روابط ایران و هند بر پایه منافع اقتصادی و استراتژیک طرفین گسترش مییابد.
سفر مودی نخستین سفر نخستوزیر هند به ایران در ۱۵ سال گذشته است. این سفر به این جهت اهمیت یافته و از آن بهعنوان آغاز فصلی نوین در روابط تهران- دهلی نو یاد میشود که در دوره پسا برجام و لغو تحریمها صورت میپذیرد.
اگر سفر مودی به ایران، سفری با اهداف اقتصادی و در چارچوب ارتقای مناسبات تجاری دو کشور تلقی شود، آنگاه دلایل فراوانی وجود دارد که هند به دنبال بهبود و گسترش روابط خود با ایران باشد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
- پرداخت بدهی نفتی هند به ایران قبل از سفر مودی به تهران
به گزارش رسانهها، "مودی" به دنبال یافتن راهی برای پرداخت این مبلغ و آغاز واردات مجدد نفت از ایران است. در این باره گفته شده دهلی نو تمایل دارد، بدهی نفتی ایران را در چند قسط پرداخت کند. چنانچه در آستانه سفر نخستوزیر هند به تهران، حمید بعیدینژاد مدیرکل سیاسی وزارت خارجه ایران خبر داده بود که «محدودیتهای انتقال بانکی به یورو» برای جمهوری اسلامی «برداشته شده» و معادل ۷۵۰ میلیون دلار از بدهی شرکتهای هندی «به یورو» به حساب بانک مرکزی ایران در ترکیه واریز شده است. در این باره نیز ابراهیم رحیمپور معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امورخارجه از واریز سومین قسط بدهیهای هند به ایران تا روز دوشنبه 3 خرداد سخن به میان آورده و اظهار داشته اصل پرداخت قسط سوم به مبلغ 500 میلیون دلار تصمیمگیری شده و احتمالاً سوم خرداد پرداخت میشود و بقیه بدهی هند به ایران تا پایان سال میلادی 2016 پرداخت خواهد شد. رسانههای هندی پیش از این بدهی پالایشگاههای این کشور به ایران را شش میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار اعلام کرده بودند.
- توسعه بندر چابهار؛ مهمترین پروژه مشترک دو کشور
بیشک چابهار، اولویت اصلی سفر نخستوزیر هند به تهران است. چراکه برنامه دو کشور این است که چابهار به قطب تجارات و انرژی تبدیل شود. در این باره به تاکید منابع هندی، پروژه توسعه بندر چابهار اصلیترین دستور کار سفر "نارندرا مودی"به ایران است که قرار است توافقنامهای سهجانبه میان ایران، هند و افغانستان برای سرمایهگذاری و توسعه بندر چابهار به امضاء برسد. در این چارچوب، قرارداد سرمایهگذاری هند در بندر چابهار ایران و اختصاص خط اعتباری ۱۵۰ میلیون دلاری برای توسعه این بندر بررسی میشود.
هند به دنبال احداث دو اسکله بارگیری در این بندر است که نه تنها در تجارت با ایران، آن را از یک مزیت رقابتی برخوردار خواهد کرد بلکه بازار آسیای مرکزی و حتی فراتر از آن را نیز در دسترس این کشور قرار خواهد داد. علاوه بر این، بندر چابهار در صورت تحقق خواسته هند میتواند به رقیب بندر گوادر پاکستان تبدیل شود که هماکنون کاملاً در اختیار چین قرار گرفته است.
بر این اساس به نظر میرسد که هندیها تلاش میکنند با توسعه بندر چابهار جدای از ایجاد تحول مثبت در بازارهای اقتصادی خود، روابط چین و پاکستان را نیز تحت تاثیر قرار دهند. چین و پاکستان سالهاست که سرگرم توسعه بندر گوادر در نزدیکی چابهار هستند و توسعه بندر چابهار و افزایش ترانزیت کالا از طریق ایران به افغانستان و آسیای میانه بالقوه میتواند بر همکاری پکن و اسلامآباد تاثیر بگذارد. در این باره به گفته برخی تحلیلگران، چابهار به هند کمک خواهد کرد تا با دور زدن پاکستان مستقیماً تجارت با افغانستان و آسیای میانه را در یک مسیر مطمئنتر و همچنین با کاهش ۳۰ درصدی هزینههای ترانزیتی از سر گیرد.
همچنین گفته شده همزمان با سفر نخست وزیر هند به ایران، "محمد اشرف غنی" رئیس جمهور افغانستان نیز در کشورمان حضور خواهد یافت، سفر وی به تهران در راستای انعقاد قراردادی درمورد مسیر ترانزیتی چابهار به افغانستان میان کشورهای ایران، افغانستان و هند خواهد بود.
- توسعه پروژه میدان گازی فرزاد بی
سرمایهگذاری هند در میدان گازی "فرزاد بی" در خلیج فارس از دیگر موضوعات و محورهای مورد بحث دو کشور خواهد بود که قرار است در این سفر نهایی شود. چراکه به گزارش رسانهها اکنون که ابرهای تحریم کنار رفته است، تهران و دهلی نو میتوانند دوباره با مذاکرات خود این پروژه را احیا کنند.
طبق اخبار منتشر شده در رسانههای هند، وزارت نفت این کشور امیدوار است ایران را متقاعد کند تا امتیاز توسعه میدان گازی فرزاد بی را به شرکت هندی "او.ان.جی.سی. ودیش" واگذار کند. میزان سرمایه گذاری این شرکت برای توسعه میدان فرزاد بی و تبدیل گاز استخراج شده از این میدان به LNG بین 5 تا 10 میلیارد دلار تخمین زده شده است. گفتنی است میدان گازی "فرزاد بی" در مجموعهی مشهور به بلوک فارسی درغرب میدان پارس شمالی و در آب های خلیج فارس قرار دارد. قرارداد اولیه توسعه این میدان سال 2000 میان ایران و سه شرکت دولتی هند به امضاء رسید.
- کریدور بینالمللی شمال- جنوب بهعنوان یک پروژه راهبردی:
کریدور شمال- جنوب و سرمایهگذاری در شبکه ریلی از دیگر محورهای گفت وگوی مقامات ایران و هند در این سفر خواهد بود. این کریدور که هند را به آسیای مرکزی، اوراسیا و روسیه متصل میکند، در حال حاضر تنها برروی کاغذ وجود خارجی دارد و اجرایی شدن آن در گرو رفع محدودیتهای اقتصادی و حمایت مالی هند است.
در رابطه با این کریدور ترانزیتی، هند تلاش کرده است تا به توسعه بندر چابهار ایران کمک کند؛ بندری که میتواند پذیرای کالاهایی از هند باشد تا این کشور از طریق خاک ایران بدون مواجه مستقیم با پاکستان به افغانستان و آسیایمیانه متصل شود.
- خط لوله ایران– هند
خط لوله انتقال گاز ایران - هند پروژه مهمی است که با موانع اقتصادی و ژئوپولتیک زیادی مواجه شده است. با این حال، احداث خط لولهای که چابهار را از طریق عمان و سپس از زیر دریا به هند متصل میکند، بدون تردید از چنان اهمیتی برای هند بویژه در حوزه امنیت انرژی برخوردار است که میتواند انگیزههای آن را برای اجرایی کردن این پروژه دوچندان کند.
- امنیت خط کشتیرانی در خلیج فارس
هند به شدت برای رفع نیازهای داخلی خود وابسته به واردات نفت و گاز است. این کشور در حال حاضر حدود 80 درصد از نفت و 55 درصد از گاز طبیعی موردنیاز خود را از خارج وارد میکند که بخش اعظمی از آن از منطقه غرب آسیا خریداری میشود. همین مسئله اهمیت برقراری امنیت در خطوط کشتیرانی خلیج فارس را برای هند مشخص میکند. ظاهراً کره جنوبی نیز به عنوان یک واردکننده بزرگ نفت دغدغههای مشابهی در این خصوص دارد. بنابراین، تقویت این جنبه از روابط دو کشور نیز احتمالاً در دستور کار سفر مودی به تهران قرار داشته باشد.
نکته آخر اینکه جدای از اهداف اقتصادی سفر مودی به ایران نبایستی انگیزههای سیاسی دهلینو برای گسترش روابط با تهران را نادیده گرفت. بر این اساس، بایستی احتیاط لازم در توسعه روابط با دهلی نو مدنظر مسئولان قرار گیرد.
به هرحال در دنیای امروز روابط ایران و هند نه بر مبنای اشتراکات فرهنگی بلکه بر پایه منافع اقتصادی و استراتژیک طرفین گسترش مییابد. بر این اساس، ایران بهعنوان یکی از تأمینکنندگان نفت هند به دلیل دارا بودن موقعیت استراتژیک در خلیج فارس، قادر است مسیر تجاری خوبی برای افغانستان و کشورهای آسیای میانه به حساب آید. به علاوه تاثیر ایران بر 45 میلیون شیعه ساکن هند هم قابل کتمان نیست.
اما در این میان بایستی توجه داشت که در دوران تحریمها، هندیها امتحان خوبی پس ندادند. رویگردانی آنها از ایران و نزدیکیشان به آمریکا نشان داد که به هیچ وجه نمیتوان روی دهلینو به عنوان یک شریک مطمئن و پایدار حساب باز کرد.
............................................................................................
بررسی و تحلیل / مصطفی عبدلی