در پی کاهش فرصت های شغلی در اروپا؛
سازمان بین المللی کار: افزایش فقر در اروپا
در دنیای توسعه یافته ، فقر به شکل مطلق افزایش یافته است ، به ویژه در قاره اروپا
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، سازمان بین المللی کار در گزارشی اعلام کرد شمار فزاینده ای از مردم اروپا در «فقر نسبی» زندگی می کنند.
سازمان بین المللی کار همچنین هشدار داد نبود فرصت های شغلی با کیفیت، به میزان کافی در سرتاسر جهان، تلاش چند دهه اخیر را با هدف کاهش فقر با تهدید روبرو کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه ، بر اساس اعلام این آژانس سازمان ملل متحد، فقر در میان کشورهای دارای میزان درآمد متوسط به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرده است، اما در کشورهای آفریقایی و بخش عمده کشورهای آسیایی همچنان به قوت خود باقی است؛ به گونه ای که نزدیک به دو سوم مردم آفریقا هنوز هم در فقر شدید یا نسبی به سر می برند.
همچنین بر اساس این گزارش، فقر نسبی - که تعریف آن زمانی است که میزان درآمد خانوار کمتر از 60 درصد حد میانه درآمد ملی باشد- در کشورهای ثروتمند در حال افزایش است.
«گای رایدر» مدیر سازمان بین المللی کار در این باره به خبرنگاران گفت: «در دنیای توسعه یافته، فقر به شکل مطلق افزایش یافته است، به ویژه در قاره اروپا.»
همچنین در گزارش سازمان بین المللی کار که «دورنمای اجتماعی اشتغال در جهان در سال 2016» نام دارد، 22 درصد ساکنان کشورهای توسعه یافته - که جمعیتی بالغ بر 300 میلیون نفر می شود- در فقر نسبی به سر می برند و بیش از یک سوم همه کودکان در این کشورهای ثروتمند، فقیر قلمداد می شوند.
وخامت این اوضاع به ویژه در اتحادیه اروپا قابل مشاهده است، زیرا سطح فقر نسبی در این اتحادیه طی چند سال اخیر و از زمان بحران مالی جهانی در سال 2008، حدود 16 و نیم درصد باقی مانده است.
این در حالی است که بر اساس گزارش مذکور، فقر نسبی تا سال 2012 در اتحادیه اروپا به رقم 16 و هشت دهم درصد و تا سال 2014 به رقم 17 و دو دهم درصد افزایش یافته است.
آمارهای به دست آمده همچنین نشان می دهد آمریکا شاهد افزایش نرخ فقر نسبی به میزان حدود یک درصد از سال 2005 تا سال 2012 بوده است.
این رقم در سال 2005 برابر با 23 و هشت دهم درصد و در سال 2012 برابر با 24 و شش دهم درصد اعلام شد.
این در حالی است که نرخ مذکور از سال 2012 به بعد ثابت باقی مانده است.
یافته های گزارش مذکور، پس از چند دهه پیشرفت های جهانی، اخباری منفی به ویژه برای کشورهای فقیر شمرده می شود.
گزارش مذکور همچنین نشان داد نزدیک به دو میلیارد نفر از مردم جهان در فقر شدید (با درآمد کمتر از یک دلار و 90 سنت در هر روز) یا فقر نسبی (کمتر از سه دلار و 10 سنت در هر روز) زندگی می کنند.
این افراد حدود 36 درصد جمعیت کشورهای دارای اقتصاد های در حال ظهور یا کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهند.
این رقم در سال 1990 برابر با 67 و دو دهم درصد بود.
«رایدر» در این باره گفت: «جهان در کاهش فقر، به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کرده است.» وی همچنین هشدار داد «این پیشرفت ها ناهمگن بوده و دستاوردی شکننده تلقی می شود.»
وی افزود در حالی که فقر در کشورهای دارای سطح درآمد متوسط ماند چین و آمریکای لاتین به سرعت کاهش یافته است، در کشورهای آفریقایی و بخش عمده کشورهای آسیایی «به شکل سرسختانه ای» پایدار باقی مانده است. وی به رقم 64 درصدی آفریقایی هایی اشاره کرد که هنوز هم در فقر شدید یا فقر متوسط زندگی می کنند.
بر اساس اعلام این گزارش، یکی از مهمترین مشکلات و موانع در مسیر ریشه کن کردن فقر، چه در کشورهای ثروتمند وچه در کشورهای فقیر، مشکل نبودن فرصت های شغلی مناسب و قابل اعتماد است که می تواند امنیت شغلی و امنیت درآمد را برای صاحبان این فرصت های شغلی در پی داشته باشد.
برای مثال، نزدیک به یک سوم افرادی که در کشورهای دارای اقتصادهای در حال ظهور یا کشورهای در حال توسعه در فقر شدید یا فقر متوسط زندگی می کنند، در واقع دارای شغل هستند.
«رایدر» افزود: «پرداختن به مساله فرصت های شغلی مناسب، اقدامی الزامی برای پایان دادن به فقر در همه اشکال آن است.»
«ریموند تورس» کارشناس اجتماعی و اقتصادی سازمان بین المللی کار نیز در این باره گفت افزایش نابرابری در کشورهای جهان نیز یک مانع دیگر در مسیر کاهش فقر شمرده می شود.
وی با اشاره به این موضوع که 30 درصد جمعیت جهان که فقیر تلقی می شوند، تنها دو درصد درآمد جهان را در اختیار دارند، افزود «دیگر لازم نیست به مسئولیت کشورها و افراد ثروتمند در ادامه یافتن فقر اشاره شود.»
وی افزود در صورتی که جامعه جهانی خواهان عمل کردن به تعهدات خود مبنی بر ریشه کن کردن فقر شدید و متوسط به طور کامل تا پایان سال 2030 است، سالانه باید مبلغ 600 میلیارد دلار برای تحقق این هدف هزینه شود.
این مبلغ به معنای صرف 10 تریلیون دلار طی 15 سال آینده است.
این رقم برابر با هشت دهم درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی است، اما به گفته «رایدر»، این مشکل به شیوه بسیار ناهمگونی میان کشورها تقسیم شده است.
وی افزود به طور کلی در خصوص کشورهای در حال توسعه، این هدف جاه طلبانه به معنای سرمایه گذاری حدود 21 درصد تولید ناخالص داخلی برای ریشه کن کردن فقر است.
این در حالی است که برای کشوری مانند «مالاوی»، تحقق این هدف به معنای تخصیص 78 درصد تولید ناخالص داخلی برای مقابله با فقر است.