بسیاری از کشورها در حالت نبود تعادل جمعیتی قرار دارند،از یک سو کشورهای در حال توسعه با مشکلات رشد بی رویه جمعیت دست و پنجه نرم می کنند،از سوی دیگر جوامع توسعه یافته از نتایج منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی رنج می برند و به عبارتی اکثر کشورها به نوعی با مسائل ناشی از نبود تعادل جمعیتی مواجه اند.
پژوهش خبری صدا و سیما: امروزه بسیاری از کشورها در حالت عدم تعادل جمعیتی قرار دارند، از یک سو کشورهای در حال توسعه با مشکلات و مسائل رشد بی رویه جمعیت دست و پنجه نرم می کنند، از سوی دیگر جوامع توسعه یافته از نتایج منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت رنج می برند، به عبارت دیگر، اکثریت کشورهای جهان به نوعی با مسائل ناشی از عدم تعادل جمعیتی مواجه اند.
سوال اصلی:
کاهش جمعیت چه خطراتی را در حوزه های مختلف برای جامعه در پی خواهد داشت؟
الف- تغییر نظامهای تربیتی و مفاهیم اخلاقی
در ابتدا باید پرسید آیا جمعیت بیشتر مستلزم فقر است؟ به طور قطع نمیتوان این الزام را پذیرفت که جمعیت زیاد با فقر ملازم باشد. به طور مثال کشور چین با 1 میلیارد و 200 میلیون جمعیت در وضعیتی کاملاً متفاوت با کشور هند با جمعیتی قریب همان جمعیت، قرار دارد.
همچنین خانوادههای پرجمعیت زیادی وجود دارند که به اتکای فراوانی و جوانی افراد، فعالتر و بانشاط بوده و به سلامت و صحت زندگی میکنند. اگرچه خانوادههای پرجمعیتی هم وجود دارد که به دلیل شرایط اجتماعى ـ اقتصادى دیگر، تعداد افراد خانواده برای آنها ایجاد مشکل کرده است. در عین حال میتوان پذیرفت که اگر خانوادهای پرجمعیت در بستر فقر اجتماعى قرار گیرد مشکلاتش افزوده میشود. به عبارت دیگر در چنان شرایطی خانوادههای کم جمعیت مشکلات کمتری را تحمل کرده و به مراتب نگرانیهای کمتری نیز در پیش رو دارند.
ترکیب «تک فرزندی و رفاه» نیز بر رفتار والدین و کودکان تاثیر فراوانی دارد. کودکان در خانوادههای تک فرزندی در سلسلهی فراوانی از خواستههای بیپایان خود رشد میکنند که همه یا اکثر آنها اجابت میشود. مفاهیم اخلاقیای نظیر کف نفس و قناعت، ایثار و گذشت برای دیگرى، تلاش در جهت استقلال شخصیت به گونهای مسؤولانه برای این کودکان تجربه نمیشود. از سوی دیگر به دلیل اصالت رفاه و لذت، والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقی میکنند.
تمام اقدامات وحشیانه و غیراخلاقی که به دنبال سقط جنینهای اختیاری پدید آمده، به وسیله سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی و یونیسف در حال پیاده شدن در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافتهاند. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٢٩٠) این زنگ خطری است که مدتهاست به صدا درآمده است.
ب- کاهش نشاط اجتماعى ـ اقتصادى
یکی از مشکلات جوامع توسعه یافته و کم جمعیت، پیری و در نتیجه عدم نشاط اقتصادى ـ اجتماعى آنهاست. بدیهی است که رونق اقتصادى به نیروی جوان وابسته است. زمانی که جوامع پیر میشوند. دولتها و صاحبان سرمایه، احساس خطر میکنند. جوانان مایه پویایی و سرزندگی جوامع هستند. اکثر جهشهای اجتماعى، سیاسی و اقتصادى نیز از دل نیروهای جوان جوشیده است.
ج- کاهش اقتدار سیاسى، تغییر در ترکیبهای دینى
افزایش جمعیت جوان کشورهای اسلامی مسأله عمدهای است که از سوی قدرتهای استعماری به عنوان یک خطر تلقی شده است.
افزایش جمعیت مسلمانان در درون کشورهای غربی نیز نگرانی دیگر قدرتهای بزرگ است. رشد منفی جمعیت نژاد اروپایی و زاد ولد زیاد مسلمانان، میتواند در بسیاری از مناسبات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى کشورهای مزبور اثر بگذارد. از موضعگیریهایی که در مقابل جمعیت مسلمانان میشود، به دست میآید که جمعیت، یک فاکتور مهم در اقتدار سیاسی است. این مسأله در موارد دیگر هم صادق است.
بحرانهای جامعهی پیر برای ایران آینده
الف) کاهش حجم و رشد جمعیت ملی؛
ب) کاهش باروری و قدرت تجدید نسل؛
ج) افزایش میانهی سنی و سالمندی جمعیت
د) کاهش جمعیت در سن کار؛
هـ) کاهش رشد اقتصادی؛
و) پایین آمدن نرخ پس انداز خانواده؛
ز) افزایش بار مالی نسلهای جوانتر؛
ح) افزایش بار تکفل؛
ط) افزایش تقاضای بازنشستههای فعلی و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی
پیامدهای اجتماعی - فرهنگی
ی) شکافهای نسلی در اثر بهم خوردن توازن جمعیت نسلها؛
ک) جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان.
پژوهش خبری//
با کم شدن جمعیت تورم کم خواهد شد، موقعیت شغلی بیشتر خواهد شد درخواست برای خرید خانه ماشین کم خواهد شد و دیگه اعتبار سرمایه گذاری و انتظار تورمی ار بین خواهد رفت چون تقاضا کم می شود ان زمان با جمعیت پیری روبرو خواهیم بود که پس انداز و سرمایه گذاری ملک و مسکن هم به دردشون نخواهد خورد
خیلی ولی زیاد بود من کم نوشتم