والیبال در آستانه پوستاندازی؛
خداحافظی والیبالیستها بعد از ریو عواقب دارد؟
المپیک نقطه عطف و قله آرزوهای والیبال ایران است و ظواهر امر حاکی از آن است پس از ریو والیبال کشورمان پوست میاندازد.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ با وجود اینکه المپیکی شدن والیبال قطعی نشده است، بازیکنان یک به یک، پنجمین ماه تابستان یعنی بعد از رقابتهای ریو 2016 را پایان دوران فعالیت حرفهای خود در سطح ملی اعلام کردهاند و از خداحافظی و به قول ورزشیها از آویزان کردن کفشهای خود حرف میزنند.
حال درست یا غلط بودن این تصمیم به نگاه ورزشی والیبالیستها و اهداف شخصی مربوط میشود چراکه نمیتوان هیچ ورزشکاری را مجبور به ادامه فعالیت حرفهای کرد و هر یک از آنها برای خود برنامهریزیهای خاص و ویژهای دارند.
خداحافظی تعداد زیادی از بازیکنان قدرتمند والیبال ایران از ابعاد مختلف قابل بررسی است اما نباید نگاه و رفتار حرفهای آنها فراموش شود.
اکثر بازیکنانی که المپیک ریو را پایان دوران حرفهای خود در عرصه ملی معرفی کردهاند هدفشان را باز کردن راه برای نیروهای جوان و آیندهدار عنوان کردهاند در صورتی که در گذشتههای نه چندان دور بازیکن هیچگاه تمایلی به رها کردن دنیای حرفهای نداشت و به نوعی تا دقیقه 90 همچنان مدعی بازی در لیگهای حرفهای و تیم ملی بود این ویژگی فقط شامل حال والیبالیستها نمیشود بلکه در اکثر رشتههای ورزشی نمایان بود.
خداحافظی در اوج حرکتی حرفهایست اما باید دید که مسئولان مربوطه برای جایگزین کردن بازیکنان صاحب نام و ستاره برنامهای داشتند یا نه! و یا قرار است بعد از رفتن یک عدهای خاص آن رشته ورزشی با افت و رکود شدید مواجه شود؟ این روزها والیبال ایران با این مساله درگیر شده است و برخیها از بابت کاهش یک باره سطح فنی آن در عرصههای مختلف نگران هستند اتفاقی که پس از المپیک 2008 پکن برای بسکتبالیها افتاد.
المپیک غایت والیبالیهاست، اما نباید این موضوع برای برخیها با پایان آن اشتباه گرفته شود چرا که هستند جوانان و نوجوانانی که هنوز ابتدای راهند و باید با ادامه مسیر رشد انگیزه آنها را هم برای ادامه کار حرفهای حفظ شود.
در وضعیت کنونی آینده بیش از هرچیز دیگری اهمیت دارد موضوعی که نباید از آن غافل شد.
15 سالی از آغاز زمینههای رشد والیبال کشورمان میگذرد در این مدت برنامهریزیها به گونهای تنظیم شده که پیشرفت آن پله، پله برای فعالان این عرصه ملموس بوده و همین موضوع نگاه مسئولان کلان ورزش را هم به این رشته تغییر داده است.
از روزی که قطار والیبال ایران روی ریل رشد افتاد اهالی فن بیش از این که، از بردها و فتح میادین مختلف بینالمللی و جهانی خوشحال شوند نگران از حفظ جایگاههای کسب شده به علت نبود پشتوانه کافی بودند.
روزگاری والیبال ایران حتی در رده سنی پایه مسابقات آسیا هم حرفی برای گفتن نداشت برخی ها میگویند؛ همان روزها بود که واژه نامانوس صغرسنی باب شد. آن برخیها میخواستند با پرداختن به مقوله صغر سنی حساسیت این موضوع را نشان دهند و بگویند که در والیبال پایه کمبود بازیکن است باید حرکتی بنیادی و اساسی انجام شود در غیر این صورت بهتر است فاتحه این رشته خوانده شود.
همانطور که قطار والیبال مسیر رشد خود را به سرعت سپری می کرد برنامههای پشتوانهسازی هم به صورت کلان و گسترده تنظیم و اجرا میشد به نوعی که در طول چند دوره اخیر همه بازیکنان ایرانی حاضر در مسابقات نوجوانان، جوانان و حتی امیدها از نظر سنی مشکلی نداشتند.
وقتی این تیمهای پاک در عرصههای آسیایی و جهانی موفق به کسب مدال و سکو شدند از اضطراب و نگرانیِ دلواپسان والیبال هم کاسته شد و حال با خیالی راحتتر از اخباری که به کسب نتایج خوب تیم ملی بزرگسالان مربوط میشود، خوشحال خواهند شد میدانند دیگر جای نگرانی از بابت خداحافظی ستارهها وجود ندارد.
انسیه ورزنده