بازخوانی بیانات رهبری در سالروز دیدار مسئولان سازمان محیط زیست ؛
پیگیری و فرهنگ سازی ؛ دو رویکرد مقابله با چالش های زیست محیطی
17 اسفند مصادف با دیدار تاریخی دست اندرکاران محیط زیست با رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 93 است...
به گزارش
خبرگزاری صدواسیما هفدم اسفند مصادف با دیدار تاریخی دست اندرکاران محیط زیست با رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 93 است.دیداری که معظم له ضمن تشریح اسیب های پیش روی محیط زیست برضرورت برخورد جدی با متجاوزان به عرصه های منابع طبیعی تاکید کردند و خواستار برنامه ریزی، پیگیری مستمر و همکاری همه جانبه دستگاه های ذیربط برای مقابله با پدیده هایی نظیر گرد و غبار، الودگی هوا، فرسایش خاک و حفظ و صرفه جویی در مصرف منابع اب کشور شدند.
فرهنگ سازی و تبیین ضرورت های حفظ و توسعه پایدار منابع طبیعی در کتب درسی مدارس و دانشگاهها و تغییر نگاه قانونی به متخلفین و تخریب کنندگان محیط زیست به نگاهی جرم انگارانه از دیگر تاکیدات معظم له در این دیدار بود.
این رهنمودها نقشه راهی برای همه مسئولان و در همه سالهاست و به مناسب سالروز این دیدار تاریخی بیانات مقام معظم رهبررا بازخوانی می کنیم.
اهمیت مسئله محیط زیست ایجاب می کند که همه دستگاههایی که بهنحوی بامسئله محیط زیستیِ انسان در کشور مرتبطند، با یکدیگر بهصورت صمیمانه همکاری کنند. بههر حال از خداوند متعال، هدایت او را و کمک او را برای شما مسئلت می کنیم.
* کاشت درخت اقدامی نمادین
ما هر سال در هفته نهالکاری و روزهای مربوط به محیط زیست ، بهصورت نمادین یکی دو درخت بر زمین مینشاندیم؛ خوب، احساس وظیفهای بود که مردم توجّه پیدا کنند به مسئله درختکاری؛ بیتأثیر هم نبوده. به درختکاری - بخصوص در برخی از مناطق کشور، از جمله تهران - در این سالها توجّه شده است؛ برخی از کمبودها و مشکلاتی که در گذشته بهوجود آمده، بتدریج اندکی حل شده؛ لکن همه مسئله این نیست.
محیط زیست نیازمند تحرک جدی است
در پانزده سال گذشته خیلی حرفها درباره این مسئله گفته شده، توصیهها شده، لکن توصیه بهتنهایی علاج و درمان مشکلات بزرگ نیست. یک تحرّک و حرکت جدّی باید دنبال کار باشد.
البتّه کارهای خوبی هم در این سالها انجام گرفته که چشم به آنها هم نمی شود بست.
محیط زیست از نگاه اسلام
اوّلاً نظر اسلام نسبت به زمین و کره خاکی و این مجموعهای که گاهواره زندگی انسان و محلّ ولادت و نشو و نما و سپس مرکز بازگشت انسان است؛ نظر اسلام نسبت به زمین و آنچه در زمین است.
یک جا قرآن میفرماید: وَ الاَرضَ وَضَعَها لِلاَنام؛ (1) زمین را - یعنی این کرهی ارضی را - برای انسانها ما آفریدیم؛ مال همه است. متعلّق به بعضی نیست ؛ بعضی حقّ بیشتری از بعض دیگری ندارند؛ متعلّق به نسلی دونِ(2) نسلی نیست؛ امروز متعلّق به شما است؛ فردا متعلّق به فرزندان شما، به نوههای شما و به دودمان شما تا آخر؛ و در همهجای سطح کرهی زمین اینجوری است.
خلقت زمین مال انسانها است؛ متعلّق به آنها است.در یک آیهی دیگر میفرماید: همه آنچه در زمین است و متعلّق به زمین است، برای شما انسانها آفریده شده؛ بنابراین چون مال خودتان است، به نفع شما است، متعلّق به شما است، باید تخریبش نکنید. همه چیزش هم [باارزش] است؛ یک چیزهایی هست که به نظر انسان سطحی ممکن است با ارزش بیاید، چیزهایی هم بهنظر او بیارزش بیاید، امّا همه آنها باارزش است.
یک روزی هم در همین کشور ما کسانی بودند که می گفتند این مادّه متعفّن به چه درد ما می خورد؛ منظورشان نفت بود. عدّهای ممکن است از سرسبزی منطقهی شمال کشور لذّت ببرند، از کویرها خوششان نیاید؛ امّا همه آنها نعمت است، همه آنها موهبت است، همه آنها هم مال شما است؛ حق ندارید تخریب کنید؛ نه باغ و بوستان را، نه جنگل را، نه مرتع و دشت را، نه کویر را؛ همهی آنها متعلّق به انسانها است؛ بایستی از اینها بهره ببرید.
در آیه دیگر میفرماید: خداوند متعال که خالق این زمین و خالق شما است، شما را موظّف کرده است که این زمین را آباد کنید؛ یعنی ظرفیّت های موجود در این مجموعه کره ارضی را به فعلیّت برسانید.
خیلی از ظرفیّتها هست که ناشناخته است، بعد شناخته می شود و بعد اهمّیّت آنها و ارزش آنها فهمیده می شود ؛ این کار کار شما است؛ شما باید بکنید. امروز هم که ما خیال می کنیم از همه ظرفیّتهای زمین داریم استفاده میکنیم، حقیقت مطلب این نیست؛ ممکن است میلیونها برابرِ آنچه امروز شما از آب و از خاک و از هوا و از موادّ زیرزمینی و از محصولات روی زمین استفاده می کنید، بشود بهنحوی استفاده کرد که امروز ما از آن خبری نداریم. باید بشر بهطور دائم ظرفیّتهای جدیدی را پیدا کند؛ از این ظرفیّتها به نفع زندگی بشر استفاده کند.
یک آیه دیگر دربارهی الدّالخصام است؛ یعنی لجوجترین، خبیثترین، سرسختترین دشمنان که خصوصیّاتی برایش ذکر می شود؛ یکی از خصوصیّات این است: حرث و نسل را از بین می برد، فاسد می کند؛ کشت را - یعنی تولید گیاهی را و تولید انسانی را - نابود می کند و از بین می برد.
امروز اگر شما نگاه کنید در سیاست های دنیا می توانید پیدا کنید کسانی را که همین کار را بالفعل با همه ملّتها یا با بسیاری از ملّتها دارند انجام میدهند؛ اِهلاک حرث و اِهلاک نسل؛ این را خدای متعال ، فساد می داند، بعد هم میفرماید: وَ اللهُ لا یُحِبُّ الفَساد.
حالا این چند آیه بود که من خواندم؛ دهها روایت با مضامین عالی در اسلام، در متون دینی ما درباره زمین، درباره محیط زیست ما هست؛ اشاره می کند به فرآوردههای روی زمین که همهاش مال بشریّت و متعلّق به شما است؛ قضیّه محیط زیست خیلی قضیّهی مهمّی است.
احساس مسئولیت در قبال طبیعت
خلاصه اهمّیّت این قضیّه عبارت است از مسئولیّت انسان در قبال طبیعت؛ باید احساس مسئولیّت کند. همچنانکه در قبال انسانها احساس مسئولیّت می کنیم، در قبال طبیعت هم باید احساس مسئولیّت کنیم.
اسلام و ادیان الهی خواستهاند تعادل میان انسان و طبیعت را حفظ کنند؛ این، آن هدف اساسی و اصلی است. عدم حفظ این تعادل ناشی از عواملی است که عمدهاش خودخواهیهای انسان است؛ قدرتطلبی است؛ قلدری و گردنکلفتی بعضی از ما انسانها است.
وقتی این اتّفاق نیفتاد - یعنی این تعادل حفظ نشد - آنوقت بحران محیط زیست پیش میآید؛ بحران محیط زیست به همه بشر و بههمهی نسلها آنوقت ضرر میزند.
محیط زیست چالش بزرگ جهانی
امروز این بحران یا به عبارتی چالش بزرگ، مخصوص ما نیست؛ امروز در همه دنیا این چالش وجود دارد و ناشی از همان عدم احساس مسئولیّت است.
شما دیدید در قضیّه «پیمان کیوتو» آمریکا بهعنوان یک دولت قلدر ایستاد این یعنی یک برخورد قلدرمآبانه با یک پیمانی که این پیمان مربوط به یک کشور و دو کشور و این گوشه دنیا و آن گوشه دنیا نیست؛ مربوط به همه جهان است.
مسئله گازهای گلخانهای چیزی نیست که به یک کشور و به یک عدّه از مردم صدمه بزند؛ نه، مال همه بشریّت است. منتها مشکل اساسی در باب مسائل محیط زیست این است که آثار تخریب با آسانی و بزودی ظاهر نمی شود؛ وقتی ظاهر شد، علاج آن آسیبها و مشکلها هم بعضاً بلندمدّت و بعضاً ناممکن است.
فرض بفرمایید که آب شدن یخ های قطبی - که منتهی بشود به بالا آمدن سطح آب دریاها و مسائل گوناگون زیستیِ فرآوان دیگری که برایش پیش میآید این دیگر چیزی نیست که قابل علاج باشد و بشر بتواند ان را طی ده سال و بیست سال و صد سال جبران کند؛ آثار ماندگاری برای بشریّت دارد.
آثار انحصار طلبی قدرتهای زر و زور بر طبیعت
یعنی وقتی انسانهایی پیدا شدند که احساس مسئولیّت نکردند، ثروتهای عمومی عالم را خواستند تبدیل کنند به ثروت شخصی، از هر امکانی برای فربه کردن وجود خودشان استفاده کنند، نتیجه جز این نیست . قلدری بشر، خط شکنیهای قلدرمآبانه و گردن کلفتیهای قدرتهای بشری، قدرتهای زر و زور در دنیا و در سطح جهان یکچنین نتایج و آثاری دارد.
آسیب های جدی طبیعت در ایران
خب، اینها در ابعاد جهانی اینجوری است؛ در ابعاد کشوری هم همین است؛یعنی آنجا هم آسیبها آسیبهایی نیست که بهآسانی بشود برطرف کرد.
ضروت توجه به آب و خاک
فرسایش خاک در کشور بر اثر سهلانگاریها و بدعملکردنها و ندانمکاریها؛ فرسایش خاک چیزی نیست که بعد بشود بهآسانی جبرانش کرد. قضیّهی خاک از قضیّه آب مهمتر است؛ ما مشکل آب هم داریم، مشکل بزرگی هم هست، لکن برای تهیّه آب راههای فراوانی وجود دارد؛ برای تهیّه خاک حاصلخیز این راهها دیگر وجود ندارد.
یعنی بیتوجّهی به مبانی حفظ محیط زیست، گاهی اوقات یک چنین مشکلاتی را بهوجود میآورد؛ آسیبی که وارد میشود، آسیبی نیست که بشود جبران کرد راهکار اصلی برای علاج پیشگیری است .
آلودگی هوا
مسئله آلودگی هوا. جزو مسائل مهمّ زیست محیطیِ امروز ما در کشور، مسئله آلودگی هوا در شهرهای بزرگ کشور است؛ در تهران و کلانشهرهای کشور؛ این مسئله قابل پیشگیری است که لازمه ان همدلی، همزبانی و کنار هم قرار گرفتن، همنیّت نیروهایمان است.
فلان کشور یک پنجم خاک ما وسعت دارد ، دو برابر ما جمعیّت دارد، مشکل آلودگی هوا را حل کرده؛ پس می شود حل کرد. بنابراین این کار ممکن است؛ ما هم میتوانیم حل کنیم.
مسئلهگرد و غبار یا ریزگردها قابل حل است البتّه صبر، حوصله، تدبیر، پیگیری می خواهد.
توجه به محیط زیست وظیفه تمامی دولتها
مسئله محیط زیست، مسئله این دولت و آن دولت نیست؛ مسئله طولانیمدّت است؛ مسئله این جریان و آن جریان نیست؛ مسئله همه کشور است؛ همه باید دستبهدست هم بدهند و این مشکل را حل کنند.
آب ،خاک و هوا سه عنصر اصلی محیط زیست
سه عنصر اساسی در محیط زیست هست که اینها را بایستی مورد توجّه قرار داد: هوا، آب، خاک. همه همّت را باید براین سه عنصر متمرکز کنیم ،طبق اماری که به بنده داده اند در تهران هفتاد درصد مشکل آلودگی هوا، مربوط به حمل و نقل است، سی درصد مربوط به صنایع آلاینده است ،پس عامل معلوم شد؛ عامل را وقتی شناختیم، یک قدم به حلّ مشکل نزدیک شدیم؛ باید با جدّیّت سراغ این مسئله رفت.
اینها چیزهای تبلیغاتی نیست؛ اینها از آن اموری نیست که اوّل تابلویش را باید زد؛ بلکه اوّل باید کار را انجام داد. وقتی کار انجام گرفت، همه مردم بدون تابلو هم احساس می کنند.
ضرورت مقابله با پدیده گرد و غبار
مسئله و مشکل پدیده غبار که دیروز در خوزستان، امروز در کرمان و ممکن است فردا در یک نقطه دیگر زندگی مردم را مشکل بکند، باید علاج بشود.
مشکل پدیده غبار فقط تنفّس مردم نیست؛ به بنده گزارش دادند که جنگلهای غرب کشور - جنگلهای بلوط - بهخاطر این پدیده غبار در خطر نابودی است؛ اگر چنانچه خدای نکرده این مشکل پیش بیاید، ضررهایش به مراتب بیشتر از آن چیزی است که ما از تنفّس در تهران یا در یک جای دیگر در هوای غبارآلود ضرر و زیان میبینیم، باید دید علّت چیست؛ علّت ها را شناخت و بهصورت جدّی درصدد علاج برآمد.
ضرورت صرفه جویی در مصرف آب کشاورزی
نود درصد آب کشور صرف کشاورزی می شود. مصارف شرب و شهر و صنعت و غیره - ده درصد است. ما اگر چنانچه بتوانیم با تدابیری در آن نود درصد که صرف کشاورزی می شود، ده درصد صرفهجویی بکنیم، معنایش ایناست که به همان اندازهای که امروز آب برای شرب و شهر و روستاها و صنعت و غیره مصرف می کنیم، به همین اندازه آب در اختیار کشور قرار می گیرد.
آیا میزان اب ارزش این را ندارد که همه مسئولین، دست به کار بشوند و بروند دنبال این قضیّه؟ با آبیاری قطرهای، با شبکهسازیهای درست و خوب صرفهجویی کنند.
اگر جمع اوری آب در پشت سدها با ایجاد شبکه های ابیاری نباشد آب را در واقع هدر میدهیم، تبخیر می شود می رود؛ علاوه بر اینکه حالا مشکلاتی هم پشت سدها به وجود میآید. کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد؛ اینها جزو چیزهای بسیار مهم است.
فرسایش خاک خطری بزرگتر از کمبود آب
فرسایش خاک، در بلندمدّت خطر بزرگتری از کمبود آب است. چند سال قبل از این بحث های آبخیزداری و آبخوانداری و مانند اینها مطرح شد، کارهایی هم انجام گرفت؛ باید اینها با جدّیّت و قوّت دنبال بشود؛ این کارها متوقّف نماند.
یکی از مشکلات عمده ما در کشور پیگیرینکردن است؛ کار را خوب شروع می کنیم امّا پیگیری لازم همیشه وجود ندارد هرجا خوب پیگیری کردیم، به نتایج خیلی خوب رسیدیم، در بسیاری از جاها هم کار، وسط کار متوقّف می شود، پیگیری نمی شود؛ این یکی از مشکلات اساسی است.
هر کدام از شماها در بخشهای مختلف، مدیریّتی دارید؛ مدیران کشور باید به این مسئله توجّه کنند که پیگیری بسیار مهم است.
جنگلها در معرض چپاول
یک مسئله مسئله جنگلها و مراتع است؛ این جنگلهای ما و مراتع ما، هم ریههای تنفّسی شهرها و محیطهای زندگیاند، هم نگهبان خاکند و خاک را که اینهمه درباره اهمّیّتش گفتیم، حفظ می کنند ؛ این جنگلها را باید حفظ کرد.
متأسّفانه در بخشهای مختلف کشور، این جنگلهای متراکم و انبوه شمال کشور بعضاً مورد چپاول و غارت و بعضاً آخر مورد بیتوجّهی و بیاهتمامی قرار می گیرد.
تأکید می کنم اجازه ندهید به این جنگلها دستدرازی بشود؛ بخشهای مختلف کشور که مسئولیّتی در این زمینه دارند، از منابع طبیعی گرفته تا محیط زیست تا بقیّه دستگاههایی که ارتباطی با این قضایا دارند، اجازه ندهند با بهانههای مختلف - از شهربازی درست کردن و جذب گردشگر و هتلداری و مانند اینها بگیرید تا مدرسه علمیّه و حوزه علمیّه؛ همه اینها بهانههایی می شوند و شده تاکنون - که جنگلهای ما دست بخورند، به آنها تعرّض بشود؛ به جنگلها تعدّی بشود و تاکنون به جنگل تعدّی شده؛ جلویش را با استحکام کامل بگیرید.
از زمین خواری تا کوه خواری
یک مسئله پدیده زمینخواری است. البتّه پدیده زمینخواری پدیده جدیدی نیست؛ قدیمی است؛ ما از دوره نوجوانی و جوانی مکرّر می شنیدیم زمینخواران، زمینخواران! خب، توقّع این بوده است که در نظام اسلامی و جمهوری اسلامی این پدیده متوقّف بشود؛ اجازه ندهیم کسانی بیایند با دستاندازی به زمین های گوناگون اطراف شهر و حومههای شهر و مناطق خوب، ثروت عمومی را بهنوبه خود تبدیل کنند به ثروت شخصی.
این بوستان عظیمی که فرض کنید در فلان نقطه شهر واقع است، یک ثروت عمومی است؛ اینکه کسانی بیایند با زرنگی، با دستکاری کردن قانون، با احیاناً خریدنِ یکی دو نفر آدم سستعنصر در فلان دستگاه، این ثروت عمومی را تبدیل کنند به ثروت شخصی خودشان، خیلی رنجآور است!
حالا بحث زمینخواری، یواشیواش شده کوهخواری! بارها من در دیدار با مسئولین شهری و مسئولین دولتی و مانند اینها این مسائل را در میان گذاشتهام. خب تلاش هم کردهاند لکن قاطع باید برخورد کنند.
قاطعیت در برخورد با متخلفین
مسئولین باید در مقابلِ این سوءاستفادهکننده قاطعیّت بهخرج بدهند؛ عُرضه باید بهخرج بدهند؛ نگذارند فلان آدمِ سوء استفادهچی با شیوههای مشخّص سوء استفاده کند.
انسان از آن بالا که نگاه می کند، می فهمد و می بیند که چهکار دارند می کنند. اوّل می روند اجازه می گیرند، یک تأسیساتی در انتهای یک زمین درست می کنند؛ بعد که انتهای زمین مال آنها شد، همه سطح زمین بهطور طبیعی قابل نقلوانتقال خواهد شد؛ از این کارها می کنند.
این شمال تهران و غرب تهران، در واقع مجاری تنفّسی شهر تهران است؛ ارتفاعات شمال تهران را یکجور، طرف زمین های غرب تهران را یک جور. در مشهد من رفتم دیدم طرف ارتفاعات جنوب شهر که درواقع مرکز تنفّس شهر است، دارند افرادی آن بالا خانه و هتل می سازند، ساختمانهای چند طبقه می سازند؛ اینها بد است، اینها غلط است؛ جرم بدانید اینها را. یکی از کارهای اساسی «جرمانگاری» در قانون است؛ اینها را باید جرم دانست در قانون و این کسانی که این کارها را می کنند تعقیب قضائی کرد. صِرف اینکه بروند قلع بنا بکنند، کافی نیست؛ که آن را هم متأسّفانه در مواردی نمی کنند، کوتاهی می کنند.
نباید اجازه داد که منبع شرب تهران مورد تعرّض قرار بگیرد؛ منبع هوا و تنفّس تهران مورد تعرّض قرار بگیرد ؛ منابع زندگی در تهران - پایتخت کشور و مرکز دولت اسلامی - مورد تعرّض یک عدّهای قرار بگیرد؛ با اینها باید برخورد کنید. اگر خدای نکرده در داخل دستگاهها کسانی هستند که کوتاهی می کنند، با آنها شدیدتر برخورد کنید؛ اینها جزو کارهای لازم و اساسی است.
هم منابع طبیعی، هم شهرداری، هم محیط زیست، هم دستگاههای نظارتی بایستی با این وضع اَسَفبار مقابله کنند. بالاخره حفظ محیط زیست و رعایت محیط زیست، یک وظیفه حاکمیّتی است؛ البتّه مردم هم نقش دارند؛ مردم می توانند نقشهای خوبی ایفا کنند، همکاری کنند؛ شرطش این است که دستگاههای حاکمیّتی بهطور جدّی دنبال قضیّه باشند. اگر جدّیّت بهخرج بدهند، مردم هم به اینها کمک خواهند کرد.
تهیه سند ملی محیط زیست
اوّلاً تهیّه سند ملّی برای مسائل محیط زیست و بعد همکاری دستگاهها که اوّل اشاره کردم ، همه دستگاههاباید به جد با همدیگر همکاری کنند؛ و بعد پیوستِ محیط زیستی برای همه برنامههای سازندگی. همه برنامههای سازندگی از شهری و صحرایی و صنعتی و بقیّه طرحها، حتماً یک پیوست محیط زیستی باید داشته باشد؛ جادّه می خواهید بکشید، مشخّص باشد که تأثیرش در محیط زیست چیست؛ کارخانه می خواهد نصب بشود، باید معلوم باشد که تأثیرش درمحیط زیست چیست؛ بعضی از مسائل تجاری، بعضی از نقل و انتقالها و کارهای بازرگانی؛ اینها بایستی پیوست محیط زیست داشته باشد.
جرم انگاری تخریب محیط زیست
جرمانگاریِ تخریب محیط زیست. دستگاه قضائی و دستگاههای ضابط، و پیش از آنها قوانین مجلس، باید روی این تکیه بکنند. البتّه قوانینی داریم و الان قوانین خوبی هست، منتها بازنگری لازم است؛ بایستی تخریب محیط زیست جرم محسوب بشود؛ بهعنوان جرم بایستی تعقیب بشود.
پالایش و بازنگری قوانین موجود، تقویت نظارتهای بیاغماض - نظارت انجام بگیرد، هیچ گونه اغماضی هم در این نظارتها صورت نگیرد و رؤسای دستگاهها شخصاً نظارت کنند - و شاید از جهتی از همه مهمتر، فرهنگسازی است.
فرهنگ سازی حفظ محیط زیست
فرهنگسازی مردم بدانند که اهمّیّت حفظ محیط زیست چقدر است. این را از دبستان باید شروع کنیم، در کتابهای درسی؛ باید بچّههای ما اهمّیّت مرتع و جنگل و هوا و آب و خاک و دریا و مانند اینها را از کودکی بفهمند و روی آن حسّاس باشند. حفظ حریم محیط زیست باید جزئی از فرهنگ عمومی بشود. البتّه نقش رسانه ملّی را هم نباید نادیده گرفت ، بایستی حتماً رسانهی ملّی نقش ایفا کند امّا مردم هم می توانند کار کنند.
بنده خودم دیدم در یکی از ییلاقات مشهد - جاغرق - یک دوست قدیمی ما یک زمین کوچکی داشت و دارد. یک آب مختصری بهقدر مثلاً نصف آنچه از لولهی قوری میآید بیرون، آن بالا بود. این آب را جمع کردند، هدایت کردند، حفظ کردند، چند استخر در این زمین از این آب بهوجود آمد و زمین آباد شد؛ از یک آب خیلی مختصر که میتوانست به هدر برود و هیچکس هم نفهمد و نبیند.
به هر حال مسئله مسئلهی بسیار مهمّی است؛ من اینها را گفتم تا در معرض اطّلاع مردم و قضاوت مردم قرار بگیرد و بر این اساس نمره بدهند به دستگاهها. معیار، دست مردم باشد، به دستگاهها نمره بدهند، قضاوت کنند راجع به دستگاهها که کدام دستگاه توانست درباره محیط زیست این اقدامات را بکند و این موفّقیّت ها را به دست بیاورد و کدام دستگاه نتوانست. امیدواریم انشاءالله خداوند همهی شماها را از کسانی قرار بدهد که میتوانید در این زمینهها کار کنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته