انقلاب اسلامی ایران که با الهام از آموزه های دینی در شرایط تسلط مکاتب مادی به پیروزی رسید، همانطور که در ریشه و اهداف با انقلابهای پیش از خود متفاوت بود، همچنان به آرمانهای خود وفادار مانده است.
انقلاب آمریکا که منجر به آزادی نخستین مستعمره و تدوین نخستین قانون اساسی جهان شد، نتوانست به طور کامل به آرمانهای خود دست یابد. به رغم شعار برابری انسانها که در قانون اساسی هم مورد تاکید قرار گرفته بود، زنان، سیاهپوستان و سرخپوستان آمریکا از حقوق برابر با مردان سفید پوست برخوردار نشدند و هر یک مظالم بسیاری را در دوره 40 ساله بعد از انقلاب متحمل شدند. تحدید آزادی وعده داده شده در قانون اساسی هم موضوع دیگری بود که به بهانه حفظ امنیت داخلی صورت گرفت. بعلاوه توسعه طلبی که در دیدگاه رهبران انقلاب امری مذموم بود در دهه سوم انقلاب در پیش گرفته شد.
انقلاب فرانسه با شعار آزادی، برابری و برادری به پیروزی رسید و منشا دورهای از دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی در تاریخ سیاسی فرانسه و اروپا شد. این انقلاب که یکی از چند انقلاب مادر در تاریخ جهان است، پس از فراز و نشیبهای بسیار، نظام سلطنتی را به جمهوری فرانسه تبدیل کرد. اما با توجه به رویگردانی انقلابیون از اهداف انقلاب به ویژه در دوره ناپلئون، بعد از 21 سال در تاریخ 1815 به نقطه اول بازگشت و مجدداً خاندان بوربونها که طی انقلاب سرنگون شده بودند، زمام امور را به دست گرفتند.
در روسیه شعار برابری و برادری جای خود را به رشوه خواری، سوء استفاده و اختلاس از اموال دولتی داد. سازمانهای جاسوسی به بهانه حفاظت از تودهها در مقابل خرابکاران راهاندازی شد. تنها در دوره استالین، شش میلیون نفر از مردم شوروی به دلایل واهی چون اقدام علیه امنیت شوروی، ضد انقلاب بودن یا ضدکمونیست بودن اعدام شدند. بدین ترتیب انقلاب شوروی و حزب کمونیست که قرار بود آزادی توده جامعه و مردم را تضمین و تامین کند، خود به یک سلب کننده آزادی مردم تبدیل شد. در بعد اقتصادی، اشتراکی کردن اجباری کشاورزی در دومین دهه حکومت شوروی به موقع اجرا گذاشته شد و در جریان اجرای این برنامه و قحطی بزرگی که به دنبال داشت، میلیونها نفر تلف شدند.
انقلاب اسلامی ایران که با الهام از آموزه های دینی در شرایط تسلط مکاتب مادی به پیروزی رسید، همانطور که در ریشه و اهداف با انقلابهای پیش از خود متفاوت بود، همچنان به آرمانهای خود وفادار مانده است. انقلابهای فرانسه، روسیه، چین و حتی آمریکا (مگر در سالهای آغازین که نبردهایی با انگلستان داشت) نه در بیرون و نه در درون با دشمنان قسم خورده مواجه نشدند و توطئه علیه این انقلابها شکل نگرفت؛ در حالیکه انقلاب اسلامی در طول حیات خود همواره با دشواریها و توطئهها در حال مبارزه بوده است. انقلاب اسلامی تنها در10 سال اول با 17 توطئه روبهرو شد که هدفشان سقوط نظام بود. فشار سیاسی غرب با کمک حامیان داخلیاش در جهت برای براندازی در دهههای دوم، سوم، و چهارم انقلاب ادامه یافت، ضمن اینکه در جبهه اقتصادی نیز فشارهای شدیدی برای به شکست کشاندن انقلاب بر مردم ایران تحمیل شد. با این حال دفاع از آرمانها و ارزشهای انقلابی، کماکان اولویت اصلی مردم و رهبران نظام به شمار میآید.
انقلاب اسلامی ایران، همانند انقلاب فرانسه تنها برای کسب آزادی یا مثل انقلاب اکتبر روسیه یک انقلاب کارگری نبود، بلکه در انقلاب اسلامی با تأکید بر ایدئولوژی اسلامی و تعالیم مکتب تشیع، تحول اساسی در زندگی مردم در راستای اهداف انسانی جستجو میشد. کوتاه سخن اینکه انقلاب ایران نه تنها در ریشهها بلکه در اهداف و پایبندی به آرمانها نیز انقلابی منحصر به فرد به شمار میآید: انقلابی با ویژگیهایی همچون:
ـ اسلامخواهی
ـ نفوذ و قدرت معنوی رهبر
ـ وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت
ـ ارتباط بین دین و سیاست
ـ روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم
ــ استقلالطلبی
ـ آزادی خواهی
ـ سازش ناپذیری
ـ عدم وابستگی به شرق و غرب
ـ حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار
ـ رسیدن به پیروزی با کمترین خسارت و خونریزی
ـ تلاش برای خود کفائی اقتصادی
ـ پایگاه مردمی
ـ اهداف انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است