فیلم «دلبری» اتفاقی جدید در سینما
کارگردان فیلم سینمایی «دلبری» گفت: این فیلم یک روایت و سبک متفاوت در سینما را به تصویر میکشد.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما؛ جلال اشکذری کارگردان «دلبری» در نشست خبری این فیلم در محل برج میلاد گفت: ایده اولیه این فیلم چند سالی همراه من بود، اما مراحل نوشتن آن دو سال طول کشید و زمانی که 70 درصد آن کامل بود آن را به رضوی دادم که بخواند و به دلیل سختی کار امیدوار بودم نپذیرد اما پذیرفت.
وی افزود: حضور شخصیت میثم در فیلم فضا را برای ما محدود می کرد و حالا طوبا ما را با گذشته شیرینی که با هم داشتهاند در مدت زمان یک شب همراه میکند.
این کارگردان درباره نقدی که به حضور کاراکتر میثم با پلک زدن وجود دارد، بیان کرد: در این باره نظرهای متفاوتی را از شب گذشته شنیدهام و برخی با آن ارتباط خوبی برقرار کردند. ما از تخیل تماشاگر استفاده کردیم، درست مانند وقتی رمانی را میخوانید و در ذهن خودتان تصور میکنید.
وی ادامه داد: از همین رو شخصیت سازی را بر عهده تخیل مخاطب گذاشتیم و از صحبتهایی که درباره این کاراکتر میشنوند، او را بسازد.
اشکذری با اشاره به اینکه به نظرم نشان دادن یک جسم کمجون و لاغر خیلی نمیتوانست تاثیر گذار باشد، گفت: همچنین مخاطب با همذات پنداری به نتیجه بهتری دست پیدا میکنیم و از طرفی ما نمیخواستیم شخصیتی آسمانی بسازیم، بلکه روایتی از زندگی این دو نفر از زبان طوبا است.
سید محمود رضوی تهیه کننده این کار گفت: در ابتدا اشکذری ایده «دلبری» را با من مطرح کرد و بعد قرار شد روی کاغذ آن را بیاورند تا با هم درباره آن صحبت کنیم. ایده این فیلم برای من جذاب بود، چون کار سختی به نظر می آمد و در سینمای ما کمتر به فضای زندگی همسران جانبازان و شهدا پرداخته شده بود.
وی افزود: در این فیلم به غیر از سختی های کارگردانی، در بخش بازیگر هم سختی های بسیاری وجود داشت. خانم قاضیانی با این نقش زندگی می کرد و من یادم نمی آید که ما برای اشک ریختن او از مواد گریم استفاده کرده باشیم.
این تهیه کننده ادامه داد: همه این عوامل در کنار هم مرا ترغیب کرد تا پای این کار بایستم. همچنین حوزه هنری به به دلیل مضمون، سهمی 45 درصدی در این فیلم دارد.
رضوی با اشاره به اینکه این متن بعد از اینکه نوشته شد، سه بار بازنویسی شد، گفت: بحث اقتصاد فرهنگ و فرهنگ به یکدیگر متصل هستند، اگر فرهنگ حال خوبی ندارد یعنی در بخش اقتصاد فرهنگ خوب کار نکردهایم.
وی گفت: 30 درصد فقط ساخت فیلم است، مابقی به مراحل اکران و عرضه برمیگردد باید به این موضوع فکر شود که فیلم برای چه مخاطبی ساخته میشود و چه تعدادی را قرار است درگیر خودش کند. همانطور که امروز هنر و تجربه فروش خوبی دارد، باید برنامهریزی برای بقیه فیلمها هم وجود داشته باشد.
این فیلم باید بتواند بعد از اکران و عرضه شرایط ساخت یک فیلم دیگر را به وجود بیاورد و اگر این چرخه ادامه نداشته باشد، اقتصاد فرهنگی بهم میریزد.
هنگامه قاضیانی بازیگر این اثر سینمایی با اینکه حنجره آسیب دیدهای هم داشت، درباره این اثر سینمایی ادامه داد: من همیشه با تهیهکنندههای خوبی همکاری داشتم. ما در سینمای ایران مونولوگ نداشتهایم و در این فیلم تقریبا 70 درصد مونولوگ روبرو هستیم.
وی افزود: تمام سکانسها را زندگی کردم و عادت هم ندارم از ابزارهای دیگر مانند اشک مصنوعی استفاده کنم، من با طوبی زندگی کردم و او را درک میکردم.
قاضیانی در ادامه با اشاره به اینکه مونولوگ در تئاتر را تجربه کرده بوده ولی در سینما برای اولین بار بوده است گفت: به نظر من شخصیت طوبی یکی از پرسوناژهای عاشق این دوران در سینمای ایران است.
عباس غزالی گفت: با دیدن فیلم آژانس شیشه ای عاشق حاج کاظم شدم و با دیدن فیلمی دیگر به نام روزهای زندگی آرزو کردم با هنگامه قاضیانی هم بازی شوم، همیشه دوست داشتم نقشی شبیه حسین دلبری بازی کنم و ادای دینی به عزیزانی که حق بر گردان ما دارند، داشته باشم.
وی ادامه داد: زمانی که آقای اشکذری فیلمنامه «دلبری» را به من دادند، احساس کردم جای چنین شخصیتی در پرونده من خالی است و بسیار با عشق و افتخار بازی در این فیلم را پذیرفتم.
غزالی افزود: البته از ابتدا می دانستم که ساخت فیلمی با لوکیشن و بازیگر کم خطرناک است. با این حال فکر می کنم بیشتر از این ها باید به جانبازان پرداخته شود.