کانون پرورش فکری برای این خانم سکوی پرتاب بود.او با پارتی بازی و رفاقت با معاون فرهنگی وقت کانون مدیر کل شد.در پستی نشست که بسیار برایش زیاد بود.این خانم نه آداب اجتماعی میداند نه بلد است تصمیمات مدیریتی منطقی و سنجیده بگیرد.برای او فقط انجام برنامه های نمایشی و مطرح شدن خودش مهم است و بس.او فریاد زدن و ترساندن کارمندان را خوب بلد است.جای او همان شهرداری است که روزی صدبار بر سر مدیران پروژه و پیمان کارها و...داد بزند.
نمیدانم برای کانون پرورش فکری خوشحال باشم یا برای شهرداری متاسف