مؤسسه ران پل
منشأ مشکلات جهان ، امپرياليسم آمريکاست
آمريکا صلح جهاني را برهم مي زند در حالي که به دروغ ايران را به حمايت از تروريسم و تلاش براي توليد سلاحهاي هستهاي متهم کرده است

به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، پايگاه اينترنتي مؤسسه ران پل، مقالهاي مفصل با عنوان «چرا صلح روي زمين حاکم نيست ؟» به قلم ديويد استاکمن نوشت علت اصلي نبود صلح در جهان، امپرياليسم آمريکا است. در واقع واشنگتنِ امپرياليست، تهديد اصلي جهاني است.
نويسنده اين مقاله تأکيد کرد: علت عمده اين که امروز در جهان صلح وجود ندارد، در واقع در امپرياليسم واشنگتن ريشه دارد و هيچ ربطي به مسکو، پکن، تهران، دمشق، موصل و الرقه ندارد.
تا پيش از مداخله جرج بوش پدر در مناقشه ميان عراق و کويت در سال 1991 ميلادي، که در واقع هيچ ربطي به تهديدات امنيتي براي آمريکا نداشت، خبري از گروههاي افراطي و جهادي (تکفيري) جهاني نبود. آمريکا فقط بهخاطر نفت و استيلا بر منطقه، وارد معرکهي خاورميانه (غرب آسيا و شمال آفريقا) شد.
اکنون نيز آمريکا تلاش دارد با استفاده از ناوگان پنجم نيروي دريايي خود (که در بحرين مستقر است) خليج فارس را به درياچهاي آمريکايي (تحت کنترل کامل آمريکا) تبديل کند.
بودجه نظامي آمريکا سرسام آور است و همان جرج بوش پدر باعث شد که افراد جنگطلبي مانند ديک چني، پل ولفوويتز، رابرت گيتس و دسته شغالهاي نومحافظهکاري که تحت فرمان آنها بودند، در آمريکا به قدرت برسند.
نويسنده اين مقاله تأکيد کرد: اگر جهان ميخواهد ديگر شاهد جنگهاي خانمان براندازي مانند دو جنگ جهاني اول و دوم نباشد، تمام کشورهاي جهان، از جمله آمريکا بايد بودجههاي نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي کاهش دهند، هيچ کشتي جنگي جديدي نسازند و از شمار سربازان آماده به خدمتشان در ارتشهاي خود نيز به ميزان قابل توجهي بکاهند. مسائل و مشکلات جهاني بايد با مذاکرات، آن هم در سطح منطقهاي و بين همسايهها حل و فصل شود.
به عنوان مثال، شيعيان و سنيها در منطقه خاورميانه قرنها است که در کنار يکديگر همزيستي مسالمت آميز داشتهاند و حتي اگر درگيري يا جنگي خونين در برخي از برهههاي تاريخ ميان آنها درگرفته باشد، دامنه آن به ساير مناطق دنيا کشيده نشده است و در همان منطقهاي که آنان زندگي ميکردهاند، سرانجام بين خود آنان حل و فصل شده است.
آمريکا نبايد مسئوليت مشکلات مربوط به ناآراميهاي جهان را به گردن ديگران اندازد. مثلاً مشکلات موجود ميان روسيه و اوکراين هيچ ربطي به امنيت ساکنان شهرهاي مختلف در آمريکا ندارد و آمريکا بايد در اين نوع امور مداخلات بيمورد نکند و اجازه دهد روسيه، اوکراين و همسايگانشان اين مشکل را - چنانکه در طول تاريخ مردمِ آن منطقه به مشکلات منطقهاي خود رسيدگي ميکردهاند - بين خودشان حل کنند.
در بخش ديگري از اين مقاله آمده است، همين مداخله هاي بيجاي آمريکا در امور ساير کشورها باعث برانگيخته شدن خشم مردم جهان نسبت به آمريکا شده است.
به عنوان مثال، آمريکا شاه (مخلوع) را در ايران روي کار آورد و هنگامي که مردم ايران در سال 1953 ميلادي، شاه را کنار زدند، آمريکا با کودتاي طراحي شده توسط سازمان سيا عليه دولت مصدق، بار ديگر شاه را در ايران به تخت قدرت نشاند.
از آن پس نيز سازمان سيا به شاه کمک کرد سازمان ساواک را، که يک تشکيلات پليس مخفيِ بسيار بيرحم و خشن بود، تأسيس کند. نويسنده اين مقاله افزود: ساواک آنقدر وحشيانه عمل ميکرد که در آن دوران، روي سازمان امنيتي «استازي» را در آلمان شرقي، سفيد کرده بود.
اين شاه پهلوي بود که برنامه هستهاي ايران را در اوايل دهه هفتاد ميلادي راه اندازي کرد. جمهوري اسلامي ايران که پس از پيروزي انقلاب در اين کشور، تأسيس شد، هرگز به دنبال توليد سلاحهاي هستهاي يا کشتار جمعي نبوده است.
نويسنده اين مقاله افزود: شايان ذکر است که حتي در خلال جنگ هشت سالهي ايران و عراق که نيروهاي صدام بمبهاي شيميايي را با هدايت اطلاعات ماهوارهاي سازمان سيا و با هماهنگي واشنگتن، روي سرجوانان ايراني ريختند، آيتالله (امام) خميني (ره) در خصوص تحريم توليد سلاحهاي بيولوژيک و شيميايي فتوا صادر کرد.
نويسنده اين مقاله تأکيد کرد: از اينرو، کاملاً مشخص است که اتهامات حزب جنگ طلب (حزب جمهوريخواه آمريکا) مبني بر اين که ايران به دنبال توليد سلاحهاي هستهاي بوده است، ادعاهايي کاملاً بياساس است. با اين حال، نومحافظهکاران آمريکايي که نيتِ اصليشان «تغيير رژيم» در ايران بود، دست بردار نبودند و مثلاً حتي اگر ايران ميخواست يک دستگاه پمپ يا لوله از خارج بخرد، آن را به عنوان سندي (ادعايي) که حاکي از تلاش ايران براي توليد بمب هستهاي است، قلمداد ميکردند.
نويسنده افزود: رابرت گيتس، به عنوان معاون مدير امنيت ملي آمريکا در سال 1989 ميلادي و متعاقباً در مقام رياست سازمان سيا، حملات همهجانبه تبليغاتي عليه ايران را آغاز کرد و تقريباً به تنهايي، توانست داستان ساختگي حمايت ايران از تروريسم و همچنين تلاش اين کشور براي توليد سلاحهاي هستهاي را برسر زبانها بياندازد. رابرت گيتس معمار طرح «شرور جلوه دادن ايران» بود و حزب جنگ نيز - پس از سال 1991 ميلادي - همين شعار را سرلوحه تبليغات خود برضد ايران قرار داد.