یک افطار در پشت صحنه ماه عسل
خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در شب تولد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) به ماه عسل رفت و شاهد دورهمی کهنسالان جوان دل بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بعد از ظهر چهارشنبه پس از گذشتن از خیابان سئول و نمایشگاه بین المللی وارد مکانی شدیم که در آن همه حاضران در تکاپو بودند، یک نفر مشغول هماهنگی بیرون سالن و دیگری مشغول آماده کردن میکروفون برای مهمانان داخل صحنه بود.
پس از وصل کردن میکروفون ها به احسان علیخانی، این مجری در قسمت 1 دکور پلاتوی اول خود را گفت و با پخش تیتراژ ابتدایی وارد قسمت دوم دکور شد.
در حین پخش قطعه "ماه عسل" با صدای امیرعلی بهادری، عوامل پشت صحنه مشغول آماده کردن زن و شوهر کهنسالی بودند که سال ها از ازدواجشان می گذشت.
پس از اتمام تیتراژ ،علیخانی پلاتوی دوم خود را گفت و با باز شدن قسمتی از دکور وارد کهکشان ماه عسل شد.
در ابتدای برنامه صدا با مشکلاتی مواجه بود و اضطراب در عوامل برنامه برای هرچه سریعتر برطرف کردن مشکل مشهود بود اما پس از پخش یک آیتم این مشکل برطرف شد.
مهمانان قسمت اول چهاردهمین شب ماه عسل زوج 89 و 94 ساله ای بودند که با 6 همراه در صحنه این برنامه حضور داشتند.
زن این خانواده که تولدش هم نزدیک بود، دلیل پایداری زندگی شان را ساده زیستی و پرستاری از همسرش دانست و همه زوج های جوان را به دوری از تشریفات دعوت کرد.
گروه پشت صحنه "ماه عسل" با وجود تمام کارهایی که داشتند هنگامی که صحبتی از شادی و تولد می شد از دست زدن اجتناب نمی کردند و فضای شاد پشت صحنه انرژی مضاعفی به مخاطبان می داد.
در میان 6 نفری که همراه این زوج کهنسال بودند یک مرد 74 ساله ساکن ملایر حضور داشت که قله هایی مثل آرارات را فتح کرده بود و در حال حاضر در رشته حقوق دانشگاه آزاد ملایر تحصیل می کرد، نکته قابل توجه حضور نوه این پدربزرگ در برنامه و دیپلمه بودن آن بود.
در حین صحبت های احسان علیخانی با مهمانان قسمت اول برنامه اش یک تازه عروس و داماد در استودیوی ماه عسل حضور پیدا کردند و تعدادی از فرزندان، نوه ها و نتیجه هایشان هم این نوعروس و داماد را همراهی کرده بودند.
عوامل پشت صحنه دو صندلی برای زوج تازه به هم رسیده قرار دادند اما انگار داماد قصه کم طاقت بود و سریع می خواست وارد صحنه ماه عسل شود، حتی چند بار هم صدای پدربزرگ روی آنتن رفت.
پس از پخش آیتم عروسی، عروس و داماد یزدی که یکی 92 و دیگری 67 سال داشت به همراه همراهانشان وارد صحنه ماه عسل شدند.گروه ماه عسل به سرعت به تعداد صندلی ها افزودند تا تمام حاضران نشسته قصه را دنبال کنند.
عروس شب چهاردهم ماه عسل مادربزرگ شیرین زبانی بود که صحبت های او تمام حاضران سالن را سر ذوق می آورد. این مادربزرگ شعری هم در وصف احسان علیخانی خواند که در نوع خود جالب بود.
پس از پایان یافتن برنامه و گفتن پلاتوی پایانی توسط احسان علیخانی این مجری غرق در دود شد و عوامل پشت صحنه هم مهمانان را برای صرف افطار آماده و آن ها را به محل پذیرایی فراخواندند.
بعد از افطار شور و شوق جالبی در حاضران بود انگار که عروس و داماد کهنسال به ماه عسل خودشان آمده بودند و صدای دست زدن ها به گوش می رسید. مادربزرگ تازه عروس از ازدواجش بسیار خوشحال بود و در عکس هایی هم که بعد از برنامه توسط امیرحسین بزرگزادگان گرفته شد اقدامات بسیار جالبی انجام می داد که همه را شیفته خود کرد.
بدون اغراق گروه پشت صحنه ماه عسل یکی از مهمان نوازترین گروه های پشت صحنه تلویزیون هستند و به درستی می دانند با مهمانانی که گاهی از دورترین نقاط ایران به تهران می آیند، چگونه رفتار کنند.
به این ترتیب شب میلاد کریم اهل بیت (ع) با یک برنامه شاد و حضور زوج های کهنسال در این برنامه به پایان رسید.
نمی خواهم «ماه عسل» از این بزرگتر شود
تهیه کننده و مجری "ماه عسل" 94 گفت: آرزویم در سن 11 سالگی "ماه عسل" این است که دیگر بزرگتر نشود چون زورمان به آن نمی رسد.
همواره با آمدن ماه رمضان به یاد برنامه "ماه عسل" و با آمدن نام "ماه عسل" به یاد نام " احسان علیخانی" می افتیم. کسی که به گفته خودش زندگی اش را صرف تلویزیون و برنامه "ماه عسل" کرده است.
احسان علیخانی از معدود مجری هایی است که سال ها در رسانه ملی در سطح بالا در حال انجام کار خود است و همواره در بین بهترین های قاب جادویی نام او جای دارد.
وی امسال نیز کاندیدای بهترین چهره تلویزیونی در جشن حافظ شد و بارها با "ماه عسل" عنوان بهترین مجری و برنامه ساز تلویزیون را به خود اختصاص داده است. او بارها از "ماه عسل" جدا شده است اما انگار مخاطبان نمی توانند این جدایی را بپذیرند.
ماه رمضان 94 یک ماه سخت برای علیخانی و گروهش به حساب می آید زیرا با توجه به گذشت 10 سال از این برنامه توقع مردم نسبت به آن بیشتر شده است.
علیخانی افزون بر مسئولیت اجرا،تهیه کنندگی این برنامه را بر عهده دارد و با وجود فشارهای مختلف با گروهش "ماه عسل " را هر شب به روی آنتن می برند.
به بهانه روی آنتن بودن "ماه عسل "، این برنامه پرسابقه گفتگویی با احسان علیخانی مجری این برنامه داشتیم که در ادامه می خوانید:
- کمی از "ماه عسل " صحبت کنید. "ماه عسل 94" چه رویکردی دارد؟
"ماه عسل " تکلیفش معلوم است. یک قاب و صحنه ای است که به مردم تعلق دارد؛ مردمی که شاید در بقیه ایام سال جایی در این قاب نداشته باشند . در ساعات افطار این عزیزان جلوی دوربین می آیند و از قصه زندگی شان می گویند.
- هدف "ماه عسل" 94 چیست؟
امسال یکسری موضوع را از چندین ماه قبل بررسی کردیم و باید پیرامون موضوعاتی که داشتیم مهمان و قصه پیدا و تعریف می کردیم و با توجه به تغییر فرمی که داده بودیم تعداد و تنوع آدم هایی که باید حضور پیدا می کردند بیشتر شد و کار ما سخت تر بود. در حال حاضر که در نیمه های ماه مبارک رمضان قرار داریم نزدیک به 150 مهمان، 40 شهر و 30 روستا در قاب ماه عسل قرار گرفتند و قصه های زندگی شان را تعریف کردند. تغییر شکل ماه عسل بسیار سخت بود اما خدا را شکر می کنم که این آدم ها آمدند، دیده شدند و حرفشان را زدند. خوب، بد، بالا یا پایین بودن آن را نمی دانم اما در همین حدی هم که هست جای شکر دارد.
- شما همواره بر ثبات ساختار ماه عسل تاکید داشتید. چه شد که امسال به فکر تغییر ساختار افتادید و این تغییر به چه صورتی بود؟
تغییر ساختار "ماه عسل" به طور کامل مشهود است در سالهای گذشته تنها دو یا سه مهمان در هر قسمت داشتیم و آنها قصه های زندگی شان را تعریف می کردند . در میان قصه گاهی اوقات به آدرس و نام اشخاص بر می خوردیم که در صحنه حاضر نبودند و ما مجبور بودیم آن فرد را تصور کنیم اما امسال ما به هیچ وجه تماشاگر نداریم بلکه همراهانی داریم که پازل قصه مهمان مورد نظر را کامل می کنند و در زندگی او نقش مهمی داشته اند، بنابراین تعداد مهمانان بسیار زیاد شده است. پردازش روایت، امسال سخت تر از سالهای گذشته است برای مثال من در یکی از قسمت های ماه عسل 94 با یک داستان نفیس که در آن 23 قهرمان وجود داشت روبرو بودم. در شب اول 21 قهرمان در صحنه ماه عسل حضور پیدا کردند و یک نفر از آن 23 نفر درگذشته بود و یک نفر غایب دیگر هم کسالت شدیدی داشت و ما نتوانستیم افتخار در کنار ایشان بودن را داشته باشیم. من باید با 21 نفر در یک زمان 70-80 دقیقه ای که درون آن باید کلیپ، وله و آیتم های مختلف جای می گرفت صحبت می کردم و این کار بسیار سخت بود. برای همین قبول دارم که ساختار "ماه عسل" متنوع شده و اتفاقا ساختار جدید منطقی تر است اما زحمت فراوانی دارد.
برای همین شما شاهد هستید که دوستان من با چه اشتهایی در حال افطار کردن هستند زیرا در طول روز تلاش بسیار زیادی کرده اند و با زبان روزه فقط دویده اند، برای این موضوع هم منتی بر سر کسی نداریم چون وظیفه ماست که در رسانه ملی بدویم و مخاطب شاهد یک کار تمیز و مرتب از ما باشد. مخاطب هم سلیقه خودش را دارد، می تواند برنامه ای را دوست داشته باشد و یا نپسندد. همین قدرکه مخاطبان ما را تماشا می کنند و نظر و برداشت خودشان را آزادانه می گویند برای ما یک دنیا نعمت است.
- معمولا سوژه های "ماه عسل" از فیلتر خاصی عبور می کنند. در سال 94 هم بر انتخاب سوژه ها این امر حاکم بود؟
بله- نکته ای که امسال در سوژه های ماه عسل 94 وجود دارد این است که وقتی از یک منتقد در مورد بعضی از برنامه ها و سوژه ها سوال می کنیم متوجه می شویم که یا برنامه را ندیده، یا از کسی شنیده و یا 5 دقیقه آن را اتفاقی دیده است. "ماه عسل" یک نقطه صفر تا 100 دارد و شامل فراز و فرود و بسته ای است که نمی شود آن را با دیدن تنها 5 دقیقه اش قضاوت کرد. خود شما شاهد بودید در قاب برنامه ما 10 نفر در صحنه می نشینند و صحبت می کنند که اتفاقا 10 انسان مختلف با نگاه هایی متفاوت هستند به همین دلیل گاهی چنین اتفاقاتی می افتد اما یک حقیقتی هم وجود دارد که سوژه های ما از دل مردم انتخاب می شود. برای من و دوستانم بسیار ساده است که دو روز مانده به ماه مبارک رمضان با دوستان هنرمند و ورزشکارمان تماس بگیریم و از آنها دعوت کنیم که به برنامه بیایند. آنها هم به من لطف دارند و می توانیم 30 روز با هم صحبت کنیم و کارشناس بیاوریم، این مساله کار بسیار ساده ای است و اصلا عجیب نیست.
- اتفاقا در "ماه عسل" 94 شاهد حضور بازیگرانی هم بودیم.
بله- اما بنا به دلایلی دعوت شده بودند.
- پس شما "ماه عسل " را یک برنامه کاملا مردمی و اشتباهات آن را هم ناشی از همین امر می دانید؟
ما در واقع در برنامه "ماه عسل " میزبان خود مردم هستیم و مردمی که در این قاب حضور دارند مثل من و شما با دوربین، نور و ... آشنا نیستند. همان طور که قبلا هم گفتم ما نزدیک 150 مهمان تا نیمه های ماه مبارک رمضان داشتیم و دو اشتباه از 150 تا تعداد طبیعی و کمی است. ما نسبت به همه مسائل آگاهی کامل ندایم که همه چیزمان درست باشد و ممکن است اشتباه کنیم اما چون مخاطبانمان زیاد هستند و با وسواس بیشتری ما را تماشا می کنند، بیشتر زیر ذره بین هستیم. من و رفقایم هرگز نمی خواهیم این ادعا را کنیم که همه چیزمان درست است، حتما خطاها و اشتباهاتی هم داشته ایم چون با مردم حرف می زنیم، شاید مردم این قواره و قواعد را نشناسند.
- یکسری از منتقدان معتقد هستند که شما در سوژه دچار تکرار شده اید تا چه حد این موضوع را قبول دارید؟
مگر ما در سینما، حوزه نمایش و تلویزیون چقدر تم و ژانر داریم؟ به طور مثال وقتی ما می خواهیم در مورد امید حرف بزنیم مسائل متنوعی وجود دارند، من امسال هم در برنامه گفتم که سالها در مورد اعتیاد حرف زده ایم اما مگر اعتیاد از جامعه ریشه کن شد؟ بعضی وقت ها سال به سال هم در حال بدتر شدن است من در این شرایط نمی توانم از کنار این موضوع ساده عبور کنم چون جامعه باز به تلنگر و گوشزد آن احتیاج دارد اما قصه تمام سوژه های ما با سالها و نمونه های گذشته متفاوت است. شاید شما برنامه ای را ببینید و بگویید این موضوع زیر مجموعه فلان موضوع است اما قصه هایشان با هم متفاوت است. در فیلم ها هم همین موضوع صادق است گاهی اوقات ژانر مشابه است ولی قصه متفاوت داریم. مهم نحوه روایت، قصه متفاوت و پردازش آن است. البته ما امسال یکسری موضوعاتی را بررسی کردیم که رفقای برنامه ساز کمتر به آن اشاره کرده اند برای مثال موضوع مهاجرت یک روز بسیار نفس گیر را برایمان رقم زد ما ده آدم با افکار متفاوت داشتیم من فکر می کنم "ماه عسل" 94 یک قدم بزرگ برداشت و ریسک کرد که اتفاقا تلویزیون هم آن را دوست داشت و پشتش ایستاد ما گفتیم که بگذاریم نتیجه را مخاطب بگیرد من در برنامه اشتباه می کنم ممکن است مهمان من هم اشتباه کند و یک حرف کاملا درست یا غلط بزند نباید حرف ها را بسته بندی و کادوپیچ مطرح کرد، فقط باید بگذاریم مخاطب آن را ببیند درباره آن نتیجه بگیرد. حتی اگر حرف من و یا مهمانم اشتباه بود، شما که می دانید و آگاهی دارید پس درست انتخاب کنید.
- در مورد برنامه اول شما صحبت های زیادی به میان آمد کمی در مورد نحوه انتخاب این سوژه صحبت کنید.
روز اول ما زمان کم آوردیم و نتوانستیم حرفمان را کامل بزنیم، ضمن اینکه من هنوز هم برای قسمت اولمان حرف دارم. این آسیب و معضلی است که در کشور ما وجود دارد چرا از بیان این موضوعات می ترسیم؟ باید یک مواقعی آسیب هایی که در جامعه مان اتفاق می افتد را نشان دهیم و بگذاریم مخاطب آگاه شود، انتخاب کند و تصمیم درست را بگیرد. خیلی از جوان های امروزی برای اثبات عشقشان دچار مشکل هستند و کارهایی می کنند که بعدا پشیمان می شوند. ما هر چقدر بیاییم و از زبان کارشناس راه درست را به آنها بگوییم فایده ای ندارد، باید مخاطب یک تصویر ببیند. افزون بر این در همان برنامه، 5 زوج جوان که در ابتدای زندگی زناشویی بودند حضور داشتند و از این اقدام متحیر شدند. چه اشکالی دارد بگذاریم اگر تلنگر، تعجب، حیرت و یا نهیب است رخ دهد. تا چه زمانی تنها تک گویی های کارشناسانه رد و بدل کنیم که تاثیری هم نداشته باشد، تماشاگر باید پس از تماشا و رصد برنامه خود راه درست را انتخاب کند.
- در مورد روزی که مشاغل سخت را مطرح کردید هم حرف و حدیث زیاد است.
اولین اشتباه از همین جا شروع می شود که مخاطبان می گویند مشاغل سخت، ما مشاغل سخت و آسان را در کنار هم داشتیم و این خیلی مهم است. من در شگفتم چرا کسی که ما را کامل تماشا کرده، چنین حرف هایی می زند چون مطمئن هستم بسیاری از افرادی که ما را آن روز ناقص تماش کردند فکر می کنند ما همه آن مشاغل را سخت و طاقت فرسا نشان دادیم، اصلا اینگونه نبوده ما می توانستیم 7-8 شغل سخت را بیاوریم و انتخاب آنها هم کار ساده ای بود اما برای تاثیرگذاری یک جاهایی در ذهن مخاطب باید تضادی به وجود بیاید من یک خانمی را از زرند کرمان دعوت کردم که اولین و تنها رئیس زن معدن زغال سنگ در خاورمیانه بود و تا عمق 100 متری زمین می رفت و با کلی کارگر یک کار طاقت فرسای عجیب را انجام می داد و یک حقوق متوسط داشت در کنار او یک شیشه شور برج داشتیم که در ارتفاع 300 متری شیشه تمیز می کرد و ریسک بزرگی انجام می داد. یک مهندس کامپیوتر داشتیم که بعنوان مانکن پشت ویترین مغازه می ایستاد و آقا پسری که ساقدوش داماد بود و بدون اینکه بداند عروسی چه کسی است تنها برای پول تن به این کار داده بود و در نهایت شغلی به نام پوزر را مطرح کردیم. اگر مشاغل در سطح هم باشند برای کسی اهمیت پیدا نمی کند و قرار گرفتن شغلی که اکنون جریان ساز شده در کنار آن رئیس معدن تضاد ایجاد می کند حتی آن خانم پوزر حاضر نشد حقوقش را بگوید و یا خانم مهندس معدن گفت امیدوارم کارگران من زیاد این حرف ها را نشوند. این یک حقیقت است که در حوزه کار و کارآفرینی، جوانان ما مشغله زیادی دارند. ما خواستیم این تبعیض ها را نشان دهیم بعد عده ای 5 تا 10 دقیقه برنامه را دیده اند و فکر می کنند ما تمام آن شغل ها را سخت دانسته ایم، درصورتی که در آن برنامه ترکیبی از شغل های سخت، آسان و فانتزی را داشتیم و راجع به آنها حرف زدیم و تا کسی کل آن برنامه را نمی دید نمی توانست به این نتیجه برسد.
- عده ای می گویند که "ماه عسل "، شاد نیست. چرا این صحبت ها پیش می آید؟
ما به حدی در رسیدن به قصه های برنامه مان گرفتاری داریم که شاید کمتر دقت می کنیم در مورد خود برنامه صحبت کنیم. نکته ای که وجود دارد این است که ما در کل ایام سال نگاه و رفتاری داریم که مخاطب ما را با این چالش روبرو می کند که دو انتخاب دارید، یا برنامه ای بسازید و در آن بگویید و بخندید که همه در آن شاد و پرانرژی هستند و هدف مسرور کردن مخاطب است و بعد بلافاصله ما را متهم به نشان دادن همه چیز مثل گل و بلبل است می کنند و می گویند شما اصلا توجهی به آسیب ها و دردهای جامعه ندارید، یا برنامه ای به این شکلی که می بینید بسازیم. ما کاری می کنیم که در ماه مبارک رمضان و دقایق مانده به افطار چه برای روزه دار و چه برای فردی که به هزار و یک دلیل روزه نمی گیرد مسائل جامعه را مطرح کنیم چون در این ماه انسان ها منعطف تر هستند و تاثیرگذاری بیشتر می شود. مسائل و گره هایی که ما مطرح می کنیم گاهی تلخ و گاهی شیرین هستند، وقتی در مواجهه با موضوعی غمگین می شویم باید چیزی را در خودمان کنکاش کنیم. از نظر من، گروه و شبکه این زمان یک زمان طلایی است و باید از آن استفاده درستی شود. ما همان گروهی هستیم که وقتی می گوییم و می خندیم متهم به الکی شاد بودن می شویم و اکنون هم که راجع به معضلات جامعه صحبت می کنیم متهم به غمگین بودن هستیم.
- البته رسانه هم تنوع برنامه را ایجاد کرده تا هر مخاطبی به سراغ سلیقه خود برود.
آفرین - کاملا درست است. اکنون من رکورددار کار در ماه مبارک رمضان هستم و خیلی خوب دوستانم را درک می کنم و می دانم که کار در ماه مبارک رمضان بسیار سخت است از صبح تا شب دوستانم پشت دوربین در حال دویدن هستند. یک گروه به راه آهن، گروهی به فرودگاه و عده ای به ترمینال می روند تا از مهمانانی استقبال کنند، تازه بعد از آن مراحل پذیرش مهمانان و ... شروع می شود. خودتان شاهد هستید ما در یک دکور دو هزار متری که همه چیز آن ساخته خودمان است فعالیت می کنیم و همواره نگران تک تک جزئیات هستیم. بعضی وقت ها یک لحظه به پشت سرم نگاه می کنم و می بینم همکارانم با لب های خشک در حال کارکردن هستند و این کار را خیلی دشوار می کند با این همه سختی ممکن است ما گاف هایی هم بدهیم.
- در مورد تیتراژهای ماه عسل کمی توضیح دهید. چرا امسال تا چند ساعت مانده به شروع برنامه هنوز تیتراژها آماده نبودند؟
من تیتراژهای امسالمان را خیلی دوست دارم. تیتراژ امیرعلی بهادری ملودی دارد که انرژی خوبی برای آغاز برنامه به حساب می آید. نکته ای هم که شما به آن اشاره کردید درست است ما همه نسبت به تیتراژ پایانی به حدی وسواس پیدا کرده بودیم که آن تیتراز چندین بار تنظیم و میکس شد و خود احسان نسبت به ما حساس تر بود. یک ساعت و نیم قبل از پخش برنامه آخرین سی دی را خود احسان به ما رساند، من از احسان خواجه امیری تشکر می کنم که خیلی به "ماه عسل" لطف دارد و خودش را یک ماه عسلی می داند.
- بین دکور و تیتراژ ابتدایی شما ارتباط نزدیکی از نظر فضا وجود دارد این ارتباط برنامه ریزی شده بود؟
قطعا تمام اجزای ماه عسل از یک هارمونی برخوردار هستند حالا اینکه مخاطب دوست داشته باشد یا نه به خودش ربط دارد.
- امسال برنامه "ماه عسل" وارد 11 سالگی خود شد. فکر می کنید در این برهه زمانی توانسته اید مخاطبان این برنامه را راضی نگه دارید؟
واقعا نمی دانم- من به حدی درگیر برنامه هستم که حدود یک ماه و اندی است خانواده ام را هم ندیده ام اما از طریق کانال های ارتباطی که با مردم داریم در جریان لطف ها و نقدهایشان قرار می گیریم . در اینکه "ماه عسل" مخاطبان گسترده ای دارد، هیچ شکی نیست اما تنوع سلیقه ها و برداشت ها هم از این برنامه متفاوت است. چون مخاطب ما کاملا مختار است هرچه را که دوست دارد انتخاب کند.
- خود شما کدامیک از قسمت های ماه عسل را بیش از دیگر قسمت ها دوست داشتید؟
من همه قسمت ها را دوست دارم اما به برنامه هایی که در آن کمتر اشتباه کردیم علاقه بیشتری دارم.
- آرزوی شما برای "ماه عسل" چیست؟
امیدوارم دیگر بزرگ تر از این نشود چون دیگر زورمان به آن نمی رسد.
یعنی در سال 95 "ماه عسل" نداریم؟
من از فردای خودم هم خبر ندارم چه برسد به سال 95.
- خطاب به مخاطبان ماه عسل چه حرفی دارید؟
از همه ممنونم، همین که هموطنان عزیزم ما را تماشا می کنند برایم کافی است بدون تعارف می گویم بزرگ ترین افتخار من و دوستانم این است که در آن لحظه های طلایی مردم ما را نگاه می کنند.