به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما؛ برگزیت در حال ورود به مرحله حساسی است و به نظر می رسد برگزیت به سرعت در حال تبدیل شدن به عامل شکاف در سپهر حزبی و سیاسی بریتانیا است. حتی عنوان شده است که سیاست در انگلیس انسجام خود را از دستداده و ترکخورده است. شاهد مثال جدید این مسئله نیز آن است که به تازگی 7 نماینده عضو حزب کارگر در مجلس بریتانیا در اعتراض به عملکرد رهبری حزب در رابطه با موضوع خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا از این حزب کناره گیری کردند.
به نظر می رسد رای مردم به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا علاوه بر اینکه موجب افزایش شکاف های نسلی؛ شکاف بین لندن و سایر مناطق کشور؛ شکاف بین کارگران و بخش های نابرخوردار و بخش های تحصیل کرده و برخوردار جامعه و تعارضات و گسل های گفتمانی چون تقابل جهان گرایان و درون گرایان؛ تعارض میان اروپا گرایان و شکاکین به اروپا؛ تعارض میان محافظه کاری پدرسالارانه و محافظه کاری نو را برساخته است، در سطح سیاسی نیز موجب شکاف درون حزبی در دو حزب اصلی بریتانیا شده است.
تقسیم بندی های درون حزبی حزب کارگر در حوزه برگزیت
به نظر میرسد برگزیت بهسرعت به عاملی مهم در ایجاد شکاف در جامعه انگلستان بدل شده است و به ساخت یابی شکافی دائم در حوزه هویت، سازمان و انتخاب سیاسی منجر شده است. در واقع، یکی از پیامدهای برگزیت، ایجاد دو هویت سیاسی جدید و نسبتاً باثبات در سپهر سیاسی و اجتماعی انگلستان بوده است. هویتهایی که با عناوینِ "طرفداران ادامه حضور در اتحادیه اروپا" و یا "طرفداران خروج از اتحادیه اروپا" شناخته میشوند. نکته مهم اینجاست که هویتها پس از شکلگیری بهآسانی تغییر نمیکنند. این مسئه در مورد حزب کارگر نیز مصداق دارد.
حزب کارگر در حوزه برگزیت و از منظر دو پیشران تعلق به جناح چپ حزب یا جناح مرکزگرای حزب از یکسو و همچنین گرایشهای اروپا گرایانه و یا شکاک به اروپا، به چهار گروه قابل تقسیم است. گروه نخست که اکثریت را در این حزب دارد اعضاء حزب و اتحادیه های کارگری هستند که ضمن تعلق به جناح چپ حزب، اروپا گرا هستند و از همهپرسی دوم خروج و یا خروج نرم از اتحادیه اروپا دفاع میکنند. گروه دوم جناح چپ حزب و درعینحال شکاک به اروپا هستند. شخص آقای کوربین رهبر حزب و معاونش از برجستهترین نمایندگان این گروه هستند. قابل ذکر است که کوربین در سال 1975 به خروج از بازار واحد رأی داد؛ با پیمان ماستریخت مخالفت کرد و در سال 2016 نیز به صورت ضمنی موافق خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. گروه سوم در دستهبندی برگزیتی حزب کارگر اعضاء متعلق به جناح مرکزگرای حزب و درعینحال اروپا گرای حزب هستند که به شدت مدافع همهپرسی دوم برگزیت هستند. گروه چهارم نیز اعضاء مجلس عوام متعلق به جناح مرکزگرا و درعینحال شکاک به اروپا هستند که بهعنوان اقلیت در این حزب یکی از امیدهای دولت محافظهکار برای پیشبرد برنامههای برگزیتی خود هستند.
افزایش فشار بر رئيس حزب کارگرکوربین امروزه با توجه به نزدیک شدن به زمان خروج با فشار فزاینده طرفداران حزب کارگر برای موافقت با برگزاری همهپرسی دوم برگزیت مواجه است. با این وجود کوربین و معاونش در حزب کارگر خواهان آن هستند که در رفراندوم مجدد گزینه ادامه حضور در اتحادیه اروپا وجود نداشته باشد. در ضمن، آقای کوربین در سالهای اخیر همواره در خصوص فقدان تحرک کافی در جریان کارزارهای انتخاباتی همهپرسی و همچنین اتخاذ سیاست ابهام در حوزه برگزیت در ماههای پس از همهپرسی مورد انتقاد قرار داشته است. البته اتخاذ سیاست ابهام در مورد برگزیت از جانب رهبران حزب کارگر بی علت نبوده است. پویشهای دوران همهپرسی و پس از همهپرسی خروج در انگلستان نشان داد که طرفداران سنتی حزب کارگر به دو گروه تقسیم شده اند. به این معنا که در حالی که در بخش های شمالی انگلیس، بیشتر اعضاء طبقه کارگری، طرفدار خروج از اتحادیه اروپا بودهاند، جوانان به عنوان حامیان اصلی حزب و همچنین بخشهای مهمی از اتحادیههای کارگری جزء طرفداران ادامه حضور در اتحادیه اروپا بودهاند و هم اکنون متمایل به خروج نرم از این اتحادیه هستند. این دو دستگی در بین رأیدهندگان سنتی حزب کارگر تا حدودی توجیهگر استمرار اتخاذ سیاست ابهام بود. بااینوجود با توجه به روشنتر شدن تبعات منفی خروج سخت انگلستان از اتحادیه اروپا، اتخاذ سیاست ابهام به شدت ناکارآمد جلوه میکند.
علل برسازی شرایط موجودبه نظر میرسد علت اصلی مواجهه انگلستان با موقعیت انسدادی کنونی در حوزه برگزیت، بیش و پیش از هر چیز، ریشه در فقدان چشمانداز چه در سطح نخبگی و چه در سطح افکار عمومی در مورد انگلستانی است که قرار است پس از برگزیت ساخته شود. در ضمن، ناآگاهی در مورد پیامدهای خروج و مواجهه با برخی اشکالات و ابهامات حوزه قوانین اساسی انگلستان نیز در شکل دادن به این موقعیت سهم داشته است.
به نظر میرسد در انگلستان چه در سطح نخبگی و بهویژه در سطح مجلس عوام و چه در سطح افکار عمومی، وقوف کافی پیرامون پیامدهای خروج از اتحادیه اروپا وجود نداشته است. یکی دیگر از مسائلی که ظاهراً طرفداران و رأیدهندگان به برگزیت به آن وقوف کافی نداشتهاند، پیچیدگیهای زیاد حفظ یک مرز بدون اصطکاک بین ایرلند شمالی بهعنوان بخشی از بریتانیا و ایرلند جنوبی بهعنوان یک کشور عضو اتحادیه اروپا است. در ضمن یکی دیگر از مسائلی که ظاهراً طرفداران و رأیدهندگان به برگزیت به آن وقوف کافی نداشتهاند این مسئله بوده است که پس از 45 سال عضویت در اتحادیه اروپا، بخش عمدهای از نظام حقوق، اجرایی و اقتصادی انگلستان با نظام مشابه آن در اتحادیه اروپا همگرا شده است و حتی بخشهایی از این نظام در نظام مشابه در اتحادیه اروپا کاملاً درهمتنیده شده است. درواقع در بسیاری از حوزهها، قانون اروپا به قانون انگلستان تبدیل شده است. پیامد مستقیم این موقعیت آن است که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا را نمیتوان در سطح یک طلاق ساده صورتبندی کرد چراکه جایگزینی تمامی نهادها، آژانسها، کارکردها و ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجرایی اتحادیه اروپا، نیازمند زمان و انرژی قابلتوجه است.
نتیجهشکاف درون احزاب سیاسی انگلستان و بسترسازی تشکیل جریانات و احزاب سیاسی جدید در بریتانیا یکی از پیامدهای همهپرسی خروج بوده است. به نظر میرسد فقدان چشمانداز پیرامون انگلستان پسا برگزیت را باید مهمترین عامل قرار گرفتن انگلستان در موقعیت کنونی در نظر بگیریم. همانگونه که گفته شد، این فقدان چشمانداز محدود به حزب حاکم محافظهکار نمیشود و در احزاب دیگر و بهویژه در حزب کارگر نیز قابلردیابی است. میدانیم که باوجودآنکه بخش عمدهای از طرفداران حزب کارگر انگلستان در جریان همهپرسی خروج، به باقی ماندن در اتحادیه اروپا رأی دادند، بخشهای دیگری، از برگزیت بهعنوان راهحل رهایی از اتحادیه اروپایی که متکی به شرکتهای نئولیبرال جهانی است و به عنوان پیششرط پیگیری سوسیالیسم حقیقی در کشور حمایت میکردند. امروزه نیز، طرفداران حزب کارگر در حوزه مواجهه با برگزیت به چند گروه تقسیم شدهاند. گروهی که اکثریت را در دست دارند، خواهان برگزاری همهپرسی مجددی در حوزه برگزیت هستند. از دیگر سو رهبر حزب کارگر به همراه بخشی از متحدینش در جناح چپ حزب، از لزوم برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام و لزوم استمرار فرایند خروج البته با حفظ موقعیت انگلستان در بازار واحد و حمایت و حفاظت از مشاغل کشور سخن به میان میآورند. بخش از نمایندگان حزب کارگر نیز بهشدت از برگزیت حمایت میکنند و درواقع از این منظر متحد طرفداران برگزیت سخت حزب محافظهکار هستند.