پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما، محمد جواد ظريف وزير امور خارجه ايران روز يکشنبه در کنفرانس امنيتي مونيخ گفت: در سفر تاريخي رئيس جمهور حسن روحاني به هند همراه او بودم و همين امروز خودم را به اينجا رساندم. سال گذشته در برابر اين مجمع، پيشنهاد ايران را براي يک طرح امنيتي براي خليج فارس تکرار کردم، طرحي مبتني بر گفتگو، اصول مشترک، و تدابير اعتماد ساز. اگر به ياد داشته باشيد، برخي از همسايگان ما از فرصتي که سال گذشته در اينجا به دست آورده بودند براي مطرح کردن اتهامات خود عليه ايران استفاده کردند. برخي از آنها اين اتهامات را مطرح کرده اند و برخي نيز قصد دارند بعد از آنها امروز صبح يا امروز بعد از ظهر اين اتهامات را مطرح کنند. شما همين امروز صبح تماشاگران يک سيرک کارتوني بوديد. اين حتي ارزش جواب دادن ما را ندارد. پس اجازه دهيد وارد موضوعات جدي تر شويم. من خوشحالم که بر عکس رويکرد برخي ها، دبير کل سازمان ملل متحد در يک سخنراني قبل از اين کنفرانس رويکرد مبتني بر نگاه به آينده را که من سال گذشته در اينجا ترسيم کردم و مورد تاکيد قرار دادم تائيد کرد. من امروز به اينجا آمده ام تا اين رويکرد را بيشتر بسط و توضيح دهم و به شما بگويم تا زماني که تلاشي جمعي براي برقراري صلح و امنيتي جامع در منطقه خليج فارس صورت نگيرد، ما همچنان گرفتار تلاطم ، و چه بسا بدتر از آن، نه فقط براي اين نسل بلکه براي نسل هاي آينده خواهيم بود. تلاطم ما در اين دنياي به هم پيوسته و مرتبط تلاطم همه خواهد بود. شاهد اين ادعا حوادثي است که از ابتداي اين قرن در منطقه ما و در جهان رخ داده است. امروز شکست سرزميني داعش نويدبخش بازگشت نوعي ثبات به منطقه وسيعي است که زماني در اشغال اين گروه بود. اما شکست يکي از اهريمني ترين سازمان هاي جهان به معناي آن نيست که تهديد افراط گرايي از اين منطقه يا فراتر از آن رخت بربسته است. ريشه يا ريشه ها، به ويژه ايدئولوژي طرد و نفرت ، همچنان وجود دارد و ممکن است هر زماني در جاي ديگري فوران کند. مدتهاي مديد، قدرت هاي نظامي راهبردهاي متعددي براي پيروزي در جنگ ها داشته اند. مدتهاي مديدي است آنها همه راهبردهاي پيروزي براي صلح را ناديده گرفته اند. و قدرت هاي بزرگ و اقمار منطقه اي آنها براي مدتهاي مديد ، به ويژه در منطقه ما، گزينه هاي غلط را انتخاب کرده اند و سپس ديگران و به ويژه ايران را به علت پيامدهاي انتخاب گزينه هاي غلط خودشان مقصر معرفي کرده اند، گزينه هايي کوته بينانه اي که با کوچکترين تحريک به واکنش خشونت آميز و خطاهاي بزرگ راهبردي منجر شده است. اجازه دهيد بگويم اين گزينه ها چه بوده اند. از گزينه حمايت از صدام حسين زماني که او در سال 1980 به کشور من تجاوز نظامي کرد ، تا گزينه کمک به او در استفاده از سلاح هاي شيميايي عليه غيرنظاميان و نظاميان ايراني و عراقي. از گزينه مشارکت در جنگ هاي بيرون راندن صدام حسين از کويت، تا گزينه مشارکت در جنگ هاي بعدي براي حذف هميشگي او. از گزينه حمايت اوليه از القاعده در برابر شوروي و حمايت از طالبان در برابر ما، تا گزينه راه انداختن جنگ براي بيرون راندن طالبان از افغانستان. از گزينه حمايت از همان نوع تروريست ها و افراطيون در سوريه به شکل داعش و جبهه النصره و ويران کردن سوريه، تا گزينه اشغال خطرناک بخش هايي از سوريه در اين زمان با بهانه جنگيدن با سازماني که خودشان آن را تامين مالي و پشتيباني مي کردند. از حمله نظامي اسرائيل (رژيم صهيونيستي) و تجاوزات بعدي آن به لبنان و اشغال غيرقانوني فلسطين تا تجاوزات تقريبا روزانه به حريم هوايي سوريه، تا تلاش براي خلق اين تصاوير کارتوني براي مقصر جلوه دادن ديگران بابت خطاهاي راهبردي خودشان يا شايد هم براي فرار از بحران هاي داخلي که با آن مواجه اند. و از بمباران يمن با تسليحات ارسالي از غرب، اين اقدامات چه پيامدهايي براي جهان به دنبال داشته است؟ آمريکا و اقمار منطقه اي آن در منطقه ما گرفتار پيامدهاي انتخاب هاي غلط خودشان هستند. اما آنها از اين مجمع و مجامع ديگر براي احياي هيجانات عصبي عليه سياست خارجي ايران استفاده مي کنند و مي کوشند واقعيت هاي آن را زير هاله اي از ابهام قرار دهند. اما آيا اين ايران بود که آنها را مجبور به انتخاب اين گزينه هاي غلط کرد؟ يعني همان چيزي که برخي از آنها اين روزها احمقانه ادعاي آن را مي کنند و مي گويند براي اين از افراطيون حمايت کردند که با ايران مقابله کنند. آيا مقصر ما هستيم چون که از صدام حسين حمايت نکرديم، چون که با صدام حسين جنگيديم، چون که در طرف صحيح تاريخ قرار گرفتيم و با صدام جنگيديم، با طالبان جنگيديم، با القاعده جنگيديم، با داعش جنگيديم، با جبهه النصره جنگيديم، و هميشه هم جنگيديم، به جاي اينکه به کساني محلق شويم که از اينها حمايت کردند، اينها را خلق کردند، تامين مالي کردند، و مسلح کردند؟ دوستان گرامي، همانطور که قبلا سال گذشته در اين مجمع گفتم، ايران معتقد است که امنيت ما در خليج فارس مستلزم يک طرح امنيتي جديد و تازه است. ما به چيزي که آن را يک «منطقه قدرتمند» مي ناميم اعتقاد داريم و پيشنهاد کرده ايم که چنين منطقه اي را خلق کنيم. «منطقه قدرتمند» در برابر «يک مرد قدرتمند در منطقه». بايد به تفاوت اين دو دقت کنيد. ما خواهان يک منطقه قدرتمند هستيم. ما نمي خواهيم قدرت برتر منطقه باشيم ، زيرا معتقديم دوره برتري جويي، هم برتري جويي منطقه اي و هم برتري جويي جهاني، مدتهاست که سپري شده است. يک منطقه قدرتمند که در آن کشورهاي کوچک و بزرگ، حتي کشورهايي که از لحاظ تاريخي همواره با هم رقابت داشته اند، بتوانند در برقراري و حفظ ثبات در آن سهم داشته باشند. اين مستلزم به رسميت شناختن و احترام گذاشتن به منافع همه نقش آفرينان منطقه خليج فارس است. اين به علت ماهيت و طبيعت اين منطقه لازمه ثبات است، حال آنکه گرايش هاي برتري جويانه هر قدرت منطقه اي يا جهاني مجددا به علت ماهيت و طبيعت اين منطقه به ناامني منجر خواهد شد. مسابقه تسليحاتي در منطقه ما -- که احتمالا هيچ يک از کشورهايي که در اين نشست نماينده اي دارند نمي تواند خود را از مقصر بودن در آن کاملا مبرا بداند -- نمونه اي از رقابت غيرلازم و مخربي است که منطقه ما را نه فقط براي ساکنان آن بلکه براي هر ميهماني ناامن غيرايمن کرده است. در تلاش براي ايجاد يک منطقه قدرتمند ما بايد واقع بين باشيم و اختلافات و تفاوت هاي خود را بپذيريم. ما بايد از مفهوم منسوخ امنيت جمعي و تشکيل ائتلاف عبور کنيم و به مفاهيم جامع و فراگير مانند شبکه سازي امنيتي در حوزه شبکه سازي جهاني برسيم . اينها مي توانند به مسائل مختلفي از «واگرايي منافع» تا «نابرابري در بزرگي و قدرت» بپردازند، يعني همان چيزي که در هر شبکه مجازي که در آن عضو مي شويد اتفاق مي افتد. شبکه سازي امنيتي يک رويکرد برد-برد است که مي پذيرد امنيت قابل تفکيک و تجزيه نيست و اين دقيقا بر خلاف ائتلاف سازي و بلوک بندي است که اساسا بر اين رويکرد منسوخ برد-باخت مبتني است که دستيابي به امنيت با ناامني ديگران به دست مي آيد. توافق هسته اي -- که برخي از حضار در اين نشست مانند خانم (کاترين) اشتون و وزير (جان) کري و ديگران صميمانه در حصول آن مشارکت داشتند -- نمونه اي از اين تفکر برد-برد بود، تفکر مبتني بر به رسميت شناختن تفاوت ها و اينکه ما مي توانيم اهداف مشترکي براي خود تعريف کنيم. احترام گذاشتن به منافع و نگراني ها و دغدغه هاي همه طرف ها به حصول نتيجه دشوار اما موفقيت آميز مذاکرات، يعني برجام انجاميد. شايد به همين دليل است که کساني که همه چيز را از منظر منفعت طلبي يکجانبه مي نگرند، ذاتا مخالف اين توافق هستند حتي قبل از آنکه از محتواي آن اطلاع يافته باشند. بلافاصله پس از حصول برجام ، ايران کوشيد از همين رويکرد براي خليج فارس استفاده کند و براي همين پيشنهاد کرد يک مجمع گفتگو تشکيل شود. اين پيشنهاد گوش شنوايي پيدا نکرد اما همچنان روي ميز است. مي دانيد چرا؟ چون اين تنها گزينه است. اين تنها گزينه عملي و امکان پذير براي خروج از فلاکتي است که ما در چند دهه گذشته گرفتار آن بوده ايم. اگر همسايگان به ما محلق شوند، اين مي تواند به مجمعي تبديل شود که بتوان از آن به عنوان ابزاري براي کمک به گفتگوهاي پيشرفته و سازمان يافته در سطوح رسمي و غيررسمي در منطقه ما استفاده کرد. چنين مجمعي همچنين ضمن تشويق گفتگوهاي بين دولتي و رسمي، مي تواند به گفتگو ميان کارشناسان و انديشمندان و عموم مردم کمک کند. پارامترهاي طرح امنيتي منطقه اي پيشنهادي ايران پارامترهايي ساده اما موثرند. اين طرح به جاي ناديده گرفتن تضاد منافع، اختلافات و تفاوت ها را خواهد پذيرفت. اين طرح بر مبناي جامعيت و فراگيري مي تواند نقش يک ديوار آتش را براي جلوگيري از ظهور يک اوليگارشي ميان کشورهاي ضعيف ايفا کند. و نکته مهم اينکه، اين طرح به کشورهاي کوچکتر اجازه مي دهد به مشارکت بپردازند و از منافع خود محافظت کنند. مانند روند هلسينکي که دبير کل به آن اشاره کرد، طرح امنيتي آينده منطقه خليج فارس بايستي بر «اصول بليت» و «سبدهاي سي بي ام» مبتني باشد. همه کشورهاي اطراف اين آبراه راهبردي و در عين حال ناپايدار بايد بتوانند با متعهد شدن به يک رشته استانداردهاي مشترک که در منشور سازمان ملل متحد تصريح شده است ، مانند برابري کشورهاي در حق حاکميت، خودداري از تهديد به استفاده از زور يا استفاده از زور، حل و فصل مسالمت آميز کشمکش ها، احترام به تماميت سرزميني ، نقض ناپذيري مرزها، عدم مداخله در امور داخلي کشورها، و احترام گذاشتن به حق تعيين سرنوشت در داخل کشورها، وارد اين روند شوند. ما همچنين مي دانيم که در منطقه خليج فارس به تدابير اعتمادساز نياز داريم. تدابيري مانند ديدارهاي نظامي مشترک تا اطلاع رساني قبلي درباره برگزاري رزمايش ها، و از تدابير شفاف ساز در خريد تسليحات و تجهيزات نظامي تا کاهش هزينه هاي نظامي، که همه اينها مي تواند در نهايت به يک پيمان عدم تجاوز منطقه اي منجر شود. ما مي توانيم با کار آسانتر شروع کنيم که اجراي مسائلي مانند ترويج گردشگري ، سرمايه گذاري هاي مشترک، يا حتي تشکيل کارگروههاي ويژه براي پرداختن به مسائل مختلف از قبيل ايمني هسته اي و آلودگي زيست محيطي و مديريت فجايع طبيعي است.در زماني که ما به شکل خطرناکي به سوي تشديد کشمکش هايي پيش مي رويم که بر کودکان و نوه هاي ما تاثير خواهد گذاشت، من همتايانم را در خليج فارس به ملحق شدن به ايران براي محقق ساختن اين پيشنهادها دعوت مي کنم.
وزير امور خارجه ايران پس از سخنراني در اين نشست به پرسش هاي حاضرين پاسخ داد.
ظريف در پاسخ به اين سئوال که امير قطر روز جمعه در اينجا گفت، «همه کشورهاي خاورميانه ، کوچک و بزرگ، بايد بر اصل اساسي همزيستي به توافق برسند. ما مي توانيم از تلاش هاي اتحاديه اروپا سرمشق بگيريم.» براي رسيدن به چنين چيزي چه اتفاقاتي بايد بيفتد؟ گفت: من کمي از جناب امير قطر بيشتر فروتني مي کنم و فقط بر منطقه خليج فارس متمرکز مي شوم و معتقدم خليج فارس، همانطور که قبلا نيز گفتم منطقه بسيار مهمي است زيرا ما در چند دهه گذشته جنگ هاي بسياري را در اين منطقه شاهد بوده ايم و اين منطقه چه بسا صحنه بيشترين تلفات در جنگ ها بوده است. از جنگ ايران و عراق گرفته تا حمله عراق به کويت و مشکلات ديگر. من معتقدم بايد تمايل و آمادگي براي حل مسائل وجود داشته باشد، نه اينکه بخواهيم مسئله سازي کنيم يا اينکه بخواهيم اينگونه نشان دهيم که ما مشکل داريم. برخي به اين نتيجه رسيده اند که منافع آنها با چنين القائاتي تامين مي شود. شما امروز صبح اين را ديديد و در سخنراني پس از من نيز مجددا آن را مشاهده خواهيد کرد که برخي علاقه دارند اينگونه نشان دهند که در اين منطقه دارد فاجعه رخ مي دهد و ايران دارد کل منطقه را مي بلعد، که البته اين طور نيست. ما به چنين چيزي اعتقاد نداريم و فکر نمي کنيم که اين به نفع ما باشد. ما فکر نمي کنيم که چنين چيزي اصلا ممکن باشد. بايد واقع بين بود. بايد واقعيت ها و چيزهايي را که ممکن هستند ديد. برتري جويي ممکن نيست. برتري جويي ديگر ممکن نيست. بنابراين ما بايد گفتگو را شروع کنيم. نبايد اين گونه القا کنيم که بحران وجود دارد. ما معتقديم هيچ بحراني ميان ايران و عربستان سعودي وجود ندارد، اما مشروط بر آنکه عربستان سعودي آمادگي وارد شدن به گفتگوهاي جدي را داشته باشد. اما اگر آنها فکر کنند که منافع آنها با اين محقق مي شود که تصويري از رقابت و مسابقه اي فاجعه بار ترسيم کنند که در آن در حال باختن هستند، در آن صورت اوضاع ديگري خواهيم داشت.
ظريف در پاسخ به اين سئوال که همانطور که مي دانيد اوايل صبح نخست وزير اسرائيل در اينجا سخنراني کرد. اين سوال از طرف يکي از اعضاي پارلمان آلمان است که به سخنراني بنيامين نتانياهو اشاره کرده است. او سوال کرده «چه اتفاقي بايد بيفتد تا ايران حق موجوديت اسرائيل را به رسميت بشناسد؟» گفت: او در کل سخنراني اش مي کوشيد از اين مسئله طفره برود. آنچه در چند روز گذشته اتفاق افتاده اين است که اين به اصطلاح «شکست ناپذيري» فرو پاشيده است. اسرائيل از تجاوز به عنوان يک سياست در برابر همسايگانش استفاده مي کند. تلافي جويي جمعي عليه همسايگان، تجاوزات روزانه به سوريه و لبنان و ديگر کشورهاي عرب، و بمباران هاي روزانه و مداوم سوريه (به سياست اسرائيل تبديل شده است) و به محض اينکه سوريه جرات سرنگون کردن يکي از هواپيماهاي اسرائيل را به دست آورد، گويي فاجعه رخ داده است. فاجعه همان تجاوزگري است. فاجعه همان سياست نقض اساسي ترين حقوق فلسطيني هاست. دنبال بهانه نگرديد. من بر منطقه خودمان تمرکز مي کنم چون معتقدم منافع ايران به بهترين نحو در منطقه خليج فارس تامين مي شود. کسي نبايد به علت ناتواني ذاتي اش براي حل مشکلات به دنبال بهانه بگردد و ديگران را مقصر جلوه دهد. آنها مي توانند تا ابد ايران را مقصر جلوه دهند اما اين کار مشکلات آنها را حل نخواهد کرد. مشکل در تجاوزگري و اشغالگري است، البته من نمي خواهم وارد مسائل داخلي مانند فساد و اين جور چيزها بشوم. آن مشکل ديگري است. مشکل در اين است که آنها مي خواهند از زير بار مسئوليت سياست هاي جنايتکارانه اي که سال ها دنباله رو آن بوده اند شانه خالي کنند و يک سپر بلا براي آن پيدا کنند. بعضي وقت ها هم کساني اين سپر بلا را به آنها مي دهند.
ظريف همچنين در پاسخ به اين سئوال که با توجه به اينکه شما مي گوييد دوره برتري جويي خيلي وقت است که سپري شده است، آيا توسعه روابط با هند را پس از اين سفر تاريخي اقدامي براي مقابله با شيوه هاي برتري جويانه روزافزون چين مي بينيد؟ نيز گفت: ما معتقديم که روابط دوجانبه ما با هند يا با هر کشور ديگري عليه هيچ کشور ديگري نيست. ما مي خواهيم منافع خودمان و منافع هند را حفظ کنيم. ما مي کوشيم منافع خودمان و منافع هند را ارتقاء دهيم. ما معتقديم در حوزه هايي مانند مبارزه با تروريسم و افراط گرايي و دسترسي به بازارهاي جديد و کشيدن راههاي ارتباطي ريلي و برقراري ارتباطات بندري با بندر چابهار در ايران که به نفع هند نيز هست، با هند اشتراک منافع داريم. بنابراين، من نمي خواهم نيت خواني و انگيزه خواني کنم. تمرکز ما بر تامين منافع ايران و تامين منافع هند در اين سفر بود که به اعتقاد ما عليه منافع هيچ کشور ديگري نيست.
در ادامه اين نشست يکي از حضار سوال خود را اينگونه مطرح کرد: من از رويکرد گام به گام شما براي ايجاد يک رژيم امنيتي منطقه اي بسيار خوشم آمد. شما گفتيد که اين طرح مي تواند برخي رويکردها را مانند آنچه ما در اروپاي بزرگ مانند روند هلسينکي داشتيم سرمشق قرار دهد. من از شما مي خواهم کمي کمتر فروتن باشيد و بگوييد آيا مي توان تصور کرد که يک رژيم امنيتي منطقه اي برقرار شود که به حصول يک پيمان منع تجاوز بينجامد که همه کشورهاي خاورميانه را در بر بگيرد و فقط به کشورهاي خليج فارس محدود نشود؟
ظريف در پاسخ گفت: همانطور که گفتم من روي چيزي تمرکز مي کنم که دست يافتني باشد، يعني روي مسائلي که ما هم يک طرف آن هستيم. ما يک طرف بحثي هستيم که در خليج فارس جريان دارد -- يا دست کم مدعي هستيم که يک طرف اين بحث هستيم. برخي کشورهاي منطقه -- همانطور که تا چند دقيقه بعد خواهيد شنيد و نيازي نيست بيش از اين صبر نشان دهيد و شما تا چند دقيقه ديگر همان حرف هاي پارسال را خواهيد شنيد -- فقط مي خواهند ما را متهم کنند. اين اتهامات نوعي دلمشغولي در ميان برخي همسايگان ما به وجود آورده است که به هرج و مرج گسترده در منطقه ما منجر شده است. من معتقدم براي ما بسيار مهم است که عمدتا بر اين مسائل متمرکز شويم. همانطور که در پاسخ به سوال قبلي گفتم، و همانطور که در پاسخ به سوال قبلي درباره مسئله فلسطين، درباره رفتاري که آنجا شاهدش هستيم، درباره تجاوز و اشغالگري و نقض حقوق اساسي فلسطيني ها گفتم ، ما بايد در آنجاها دنبال جواب بگرديم. نبايد در ايران دنبال جواب بگرديم.
ظريف در پاسخ اين سئوال که نخست وزير نتانياهو ، که اميدوارم حرف او را درست نقل کنم، گفت اگر آمريکا از برجام خارج شود ايران هيچ کاري نخواهد کرد. گفت: اين از همان نوع تفکرات متوهمانه اي است که باعث شده بود برخي هر کاري توانستند کردند تا جلو حصول برجام را بگيرند و از زمان حصول آن نيز هر کاري توانستند کردند تا جلو اجراي آن را بگيرند و حالا هم هر کاري بتوانند مي کنند تا آن را از بين ببرند، بي آنکه هيچ بديلي براي آن داشته باشند. من به شما اطمينان مي دهم که اگر منافع ايران تامين نشود ايران واکنش نشان خواهد داد. ما جدي واکنش نشان خواهيم داد. و من فکر مي کنم اين واکنشي خواهد بود که برخي را به علت اقدام غلطشان پشيمان خواهد کرد. ما اولين کسي نخواهيم بود که توافقي را نقض مي کند که همه ما براي دستيابي به آن به رغم تلاش هاي نتانياهو تلاش کرديم. ما اين توافق را به رغم تلاش ها و خواست او به دست آورديم. ما اين توافق را به رغم تلاش ها و خواست او اجرا کرديم. و جهان اين توافق را به رغم تلاش هاي متوهمانه او حفظ خواهد کرد.