ابراز تشکر سیدحسن نصرالله از ایران به خاطر کمک در نبرد آزادسازی عرسال
دبیر کل حزب الله گفت از ایران به خاطر کمک هایش در نبرد عرسال بسیار تشکر و قدردانی میکنیم.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ به نقل از شبکه تلویزیونی العالم، سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان در ابتدای سخنرانی اش گفت: در سخنرانی اخیر خود، وعده کرده بودم که پس از پایان یافتن نبرد با جبهه النصره، سخنرانی خواهم کرد. از آنجا که ما یک مرحله را به پایان برده ایم و مرحله جدیدی را آغاز کرده ایم باید این سخنرانی را انجام بدهیم تا برخی از مسائل را توضیح دهیم و برخی مسائل را مشخص کنیم و روند خود را ترسیم کرده و مسئولیت ها را بر عهده بگیریم. در آغاز تمایل دارم که به اسیران آزاد شده به میهن خود بازگشته اند و به خانواده های بزرگوار این آزادگان تبریک بگویم.
من به تمامی خانواده های شهدا به خاطر از دست دادن عزیزان شان تبریک و تسلیت می گویم. عزیزان آنها به مقام و درجه ای رسیده اند که چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به ذهن هیچ کسی خطور نکرده است، گوارای شان باد و خوشا به سعادتشان. همچنین تمایل داریم که به تمامی مبارزان مجروح تبریک بگویم و از خداوند متعال بخواهم که به آنها صبر و شفای عاجل عطا بفرماید. من این پیروزی را به همه لبنانی ها و به مردم منطقه تبریک عرض می کنم. بویژه به مبارزانی که با فداکاری های شان این پیروزی را رقم زدند تبریک می گویم.
همچنین باید به تمامی کسانی که دیروز از اسیران آزاد شده ما استقبال کردند تبریک بگویم. بویژه به اهالی منطقه القاع که از صبح زود در انتظار ورود اسیران بودند و از آنها به خوبی استقبال کردند تبریک می گویم، آنها در این موفقیت سهیم بودند. همچنان جنازه برخی از شهدای ما در دستان برخی گروه های مسلح است، برخی از افراد ما در دستان عناصر جبهه النصره اسیر هستند، برخی نیز احتمال می رود اسیر نیروهای داعش باشند، برخی از برادران ما مفقود هستند و ما هنوز نمی دانیم آنها شهید شده اند یا زنده اند.
من به خانواده های این افراد می گویم مسئولان حزب الله با دقت و اخلاص تمام سرنوشت عزیزان شان را دنبال می کنند و من خود به شخصه به این مساله توجه دارم و آن را دنبال می کنم. ما شبانه روز برای آنها می کوشیم چرا که این وظیفه دینی، اخلاقی و جهادی ما نسبت به این خانواده های شریف و مجاهد است. بنابراین هم اکنون ما یکی دیگر از ماموریتهای خود را با موفقیت به پایان رسانده ایم ما هم اکنون ماموریت ها، شرایط و مسئولیت های جدیدی داریم.
من دو عنوان و یک مساله را ذکر می کنم و به سخنان خود خاتمه می دهم. در عنوان نخست کمی درباره موفقیتی که به دست آوردیم توضیح می دهم و به جزئیات و پیامدهای آن می پردازیم، تا به این صورت وظیفه ای که در قبال موفقیتی که به دست آمده انجام دهیم زیرا دین ما و اصلاً دین الهی همان انصاف است و هرکس که از مخلوق سپاسگزاری نکند از خالق سپاسگزاری نکرده است. تشکر کردن موجب تداوم نعمت می شود. من به دلایل اخلاقی قصد دارم اندکی به موفقیت به دست آمده بپردازم البته تنها بخش های مهم آن را بررسی خواهیم کرد و نه همه جزئیات آن را. دلیل دیگری که باعث می شود این مساله را مورد بررسی قرار دهیم این است که می خواهیم از این تجربه استفاده کنیم و از آن در سایر مسائل آتی استفاده کنیم.
در سخنرانی قبل گفتم که ما به اینجا رسیده ایم که جبهه النصره را بر سر دو راهی نبرد و مذاکره قرار داده ایم. ساعاتی پس از سخنرانی من مشکلات حل شد و مذاکرات به پیش رفت و ما به توافق نهایی دست یافتیم و این توافق نهایی به اجرا در آمد. شما دیگر از جزئیات و نحوه اجرای این توافق مطلع هستید. اجازه دهید در آغاز از تلاش ویژه و فعالیت خستگی ناپذیر و دقیقی که سرلشکر عباس ابراهیم مدیر کل امنیت عمومی لبنان به خرج داد تشکر کنم و او را دعا می گوییم و امیدواریم همیشه موفق باشد و خداوند به دست او پرونده های آتی را نیز حل و فصل کند.
نکته نخستی که در ذیل این عنوان می خواهم به آن بپردازم به طرف سوری مربوط می شود نکته دوم به طرف لبنانی مربوط می شود. نکته نخست که به طرف سوری مربوط می شود این است که این نبرد از همان آغاز با تایید مقامات سوریه همراه شد و آنها تمامی تسهیلات را در این زمینه اعطا کردند. هنگامی که ما وارد میدان نبرد شدیم ارتش سوریه در جرود فلیطه با جبهه النصره می جنگید و ما نیز دوشادوش آنها می جنگیدیم و در این راه شهید دادیم. البته رسانه ها چندان در حق ارتش سوریه انصاف به خرج ندادند و فداکاری هایی که در این جبهه انجام داد پوشش ندادند زیرا بیشتر جبهه لبنان مورد پوشش قرار داشت. از این رو لازم است ما از ارتش سوریه و آنهایی که در این نبرد به شهادت رسیدند یا مجروح شدند قدردانی کنیم.
اما مساله مهم در اینجا و آنچه در نبرد آتی به درد ما می خورد این است که نبردی که به ریشه کن کردن جبهه النصره طی برهه ای کوتاه کمک کرد همان اقدام در دو جبهه بود، یعنی اقدام در جبهه سوریه از سمت جرود فلیطه و در جبهه لبنان از سمت جرود عرسال. در نتیجه جبهه النصره داشت در تمامی جبهه ها می جنگید و این مساله باعث شده بود که توان دشمن ما تحلیل برود و به سرعت این مساله پایان بیابد.
نتیجه مهمی که از این مساله می گیریم این است که یکی از دلایل اینکه نبرد جرود عرسال بسیار زود پایان یافت این است که ما و ارتش سوریه همزمان در جرود فلیطه با جبهه النصره می جنگیدیم. نکته دوم آنکه هنگامی که ما در عرصه میدانی به اینجا رسیدیم و باب مذاکره با جبهه النصره باز شد سران سوریه موافقت مبنایی خود را با این مساله اعلام کردند که دولت لبنان وارد مذاکره با جبهه النصره شود و آنها اشکالی در این کار ندیدند.
آنها تسهیلات لازم برای انجام مذاکره را ارائه کردند و با لبنانی ها برای دستیابی به نتیجه مطلوب همکاری کردند. اما اگر از آغاز سران سوریه گفته بودند که جرود فلیطه از عناصر جبهه النصره پاکسازی شد و هم اکنون عناصر جبهه النصره تنها در خاک لبنان حضور دارند و کار لبنانی ها به خودشان مربوط می شود و ما دیگر کاری نداریم.
این مساله مشکل ساز می شد اما آنها به هیچ وجه چنین کاری نکردند بلکه از آغاز بسیار مثبت با ما همکاری کردند هرچند که آنها از آغاز می دانستند که در این پرونده بار مساله از دوش لبنان برداشته می شود و بر دوش سوریه می افتد. چرا که قرار بود صدها فرد مسلح از دامان لبنان جدا شده و در دامان سوریه یعنی ادلب مستقر شوند. بنابراین سران سوریه با این مساله با اخلاق گرایی بسیار بالا برخورد کردند.
مسئله سوم اینکه در اثناء مذاکرات نیز مشکلی برای ما ایجاد نشد، یعنی به صورت شکلی نیز کسی نیامد بگوید ما می خواهیم که هیئت وزیران لبنان تشکیل جلسه دهند و به صورت رسمی از ما بخواهند که این کار صورت بگیرد. هیچ شرطی گذاشته نشد ما به طرف مقابل گفتیم هر طور که در سوریه با شما رفتار شده است ما نیز همان طور با شما رفتار می کنیم. یعنی شروط ما صرفاً به وسائل نقلیه، سلاح های سبک و شیوه اطمینان یابی مربوط می شود و ما شرطی بیش از این ها نداریم.
حتی ما برای کسانی که باید لبنان را ترک کنند سقف عددی قرار ندادیم یعنی نگفتیم که ما خروج این تعداد افراد مسلح، این تعداد آواره و این تعداد غیرنظامی را می پذیریم. به هر حال ما بدون هیچگونه پیچیدگی و مشکلی به توافق رسیدیم. هنگامی که ما برای اجرای این توافق رفتیم همان طور که دیدید تاخیر در اجرای این توافق در اینجا رخ داد اما وقتی افراد مسلح به مرزهای لبنان و سوریه رسیدند از این منطقه تا منطقه السعن در حومه حماه- یعنی جایی که باید تبادل صورت می گرفت- کارها سریع، روان و راحت پیش رفت.
از این رو این مساله باید گفته شود و از آن قدردانی شود. لبنانی ها باید بدانند چگونه با این مساله برخورد شد. از این رو این وظیفه اخلاقی ماست که از بشار اسد رئیس جمهور سوریه و دیگران سران و مسئولان سوری، جهات امنیتی سوریه که با ما همکاری کردند، هلال احمر این کشور و همه کسانی که طی دو سه روز نبرد به صورت شبانه روزی در عرصه میدانی حضور داشتند و در به دست آمدن این موفقیت نقش داشتند و در بازگشت اسیران ما دخیل بودند تشکر کنیم.
درسی که می خواهم از موضوع مذاکرات بگیرم این است که باید به لبنانی ها و افکار عمومی لبنان و بویژه به سیاستمداران لبنانی چه رسمی باشند و چه غیر رسمی بگویم این عملیات صدها فرد مسلح و هزاران تن از خانواده های آنها را به بیرون لبنان منتقل کرد. در این عملیات سازمان ملل متحد، صلیب سرخ بین المللی و طرف های بین المللی حضور نداشتند از آخرین پست ایست و بازرسی در عرسال تا مرزهای لبنان و سوریه در جرود عرسال و جرود فلیطه، ضامن اجرای این عملیات اداره امنیت عمومی لبنان بود و از مرزهای سوریه تا نقطه السعن که حدود سیصد کیلومتر است دولت سوریه ضامن اجرای این عملیات بود و به تمامی تعهدات شان هم عمل کردند.
آنها با هیچ کس بدرفتاری نکردند و به آنها تسهیلات ارائه کردند و مساله پایان یافت. این یک تجربه است و پیش از آن نیز ما شاهد توافق های دیگری بر سر مناطقی همچون زبدانی، مضایا و تجربه های دیگری در درون خاک سوریه بودیم و نظام سوریه همیشه به تعهدات خود در قبال کاروان های افراد مسلح و دیگر شرایط توافق عمل کرده بود. دولت سوریه حتی در تصفیه ها و آشتی های ملی ای که انجام داده بود به تمامی تعهداتش عمل کرده بود. بنابراین کسی در پشت این مساله خود را پنهان نکند و نگوید که ما خواهان اقدام سازمان ملل متحد هستیم و خواهان آن هستیم که اوضاع سوریه حل و فصل شود.
امیدوارم و از همه می خواهم که کسی با پرونده آوارگان به عنوان یک مساله سیاسی و یک درگیری سیاسی و مالی برخورد نکند بلکه به عنوان یک مساله انسانی به آن نگریسته شود. از دولت لبنان می خواهم که با اتخاذ موضعی مسئولانه مصلحت آوارگان سوری و تمامی ملت لبنان را لحاظ کند و به مذاکره با دولت سوریه بپردازد تا این مساله به خوبی و بسیار روان و با تمامی ضمانت های لازم پایان یابد.
سید حسن نصر الله گفت: نکته دوم که به طرف لبنانی مربوط می شود این است که من در سخنرانی گذشته خودم درباره احزاب، نیروهای سیاسی، وزیران، نمایندگان پارلمان و رسانه ها و نخبگان رسانه ای، اجتماعی، فرهنگی و هنری سخن گفتم، بنابراین اجازه دهید در این سخنرانی به نقش مسئولان دولتی در مذاکرات بپردازم. باز هم ما از موضعی اخلاقی به این مساله می پردازیم. نخست اینکه جناب رئیس جمهور با انجام مذاکرات موافقت کرد.
مشخص است که سرلشکر عباس ابراهیم مدیر کل اداره امنیت ملی لبنان بدون موافقت رئیس جمهور نمی تواند در مذاکرات حضور یابد. رئیس جمهور علاوه بر موافقت با انجام مذاکرات در این زمینه هر گونه تسهیلاتی که برای موفقیت این مذاکرات لازم بود ارائه کردند. آنها به شدت تمایل به موفقیت این مذاکرات داشتند و برای موفقیت آن کاملاً مسئولیت پذیر بودند.
از سوی دیگر من بر اساس شواهد موجود از محبت و همدردی او با شهدا، اسیران و مبارزان و افراد فداکار آگاه هستم. مساله مهم در سطح دولتی، سخنرانی ای بود که در روز ملی ارتش انجام داد. او در این سخنرانی گفت آخرین پیروزی لبنان آزادسازی منطقه ای گرانبها در مرزهای شرقی از لوث گروه های تروریستی و بازگشت امنیت و آرامش به این منطقه است.
این سخنان به این معناست که لبنان از رئیس جمهوری شجاع برخوردار است که می آید می گوید این پیروزی، پیروزی لبنان است و این پیروزی باعث شد که جرود عرسال از لوث گروه های تروریستی پاکسازی شود، این پیروزی امنیت و آرامش را برای هموطنان ما در این منطقه به ارمغان آورد.
درست است که رئیس جمهور تنها چند سطر در این باره سخن گفت اما با توجه به حساب و کتاب های سیاسی پیچیده ای که پیرامون رئیس جمهور را احاطه کرده است چنین موضعی موضعی پیشرو محسوب می شود و ما از مواضع وی قدردانی می کنیم. دوم اینکه نبیه بری رئیس پارلمان نیز از همان وهله نخست به حمایت از این نبرد برخاست و با آن همراهی کرد. او هم آن زمانی که ما در عرصه میدانی به مبارزه می پرداختیم و هم در هنگام مذاکرات به ما همراهی می کرد و قدرتمندانه از این نبرد حمایت می کرد و قویاً آن را می ستود و با زبان هایی که به نکوهش از این نبرد می پرداختند به مقابله پرداخت.
او در همه زمینه ها چه به لحاظ عاطفی، چه سیاسی و چه انسانی ما را یاری کرد. او تاکید می کرد که کسانی که در جرود عرسال می جنگند فرزندان، برادران و اعضای خانواده او هستند. این موضع رئیس پارلمان قابل تقدیر و تشکر است. سوم اینکه نخست وزیر از همان آغاز با انجام مذاکرات موافقت کرد پذیرفت که سرلشکر عباس ابراهیم مدیر کل اداره امنیت عمومی لبنان در مذاکرات حاضر شود. همچنین او تمایل به موفقیت مذاکرات داشت و با ارائه تمامی تسهیلاتی که امکان ارائه آن وجود داشت موافقت کرد.
هرچند ممکن بود برای این کار با مشکلاتی مواجه شود و در تنگنا قرار گیرد اما او با ارائه این تسهیلات موافقت کرد زیرا تمایل داشت این مذاکرات به موافقت بیانجامد. به هر حال ما کار نداریم که قصد و نیت افراد در این کارها چه بوده است و از نیت و هدف مردم نیز آگاه نیستیم خدا به نیت افراد آگاه تر است اما وقتی کسی یک کار درستی انجام می دهد با وجود آنکه ممکن است ما اختلاف سیاسی عمده ای با او داشته باشیم انصاف حکم می کند که باید از موضع او و این اقدام مسئولانه اش تشکر و قدردانی صورت گیرد.
البته علاوه بر این او چیزهای دیگری هم گفته است همچون اینکه وی گفت حزب الله در جرود عرسال موفق به انجام کاری شده است. انشاالله همین مختصر اظهارات نیز گامی به سوی جلو باشد. رئیس جمهور، رئیس پارلمان و نخست وزیر و در واقع دولت لبنان در خصوص این موضوع مسئولانه عمل کردند و این مساله باعث شد تا پیروزی ما کامل شود.
مساله سوم تحت این عنوان این است که وظیفه خود می دانیم که از ایران تشکر کنیم زیرا ما در جرود عرسال و جرود فلیطه با امکانات، تسلیحات، توانایی ها و تجربیاتی جنگیدیم که به طور اساسی آنها را با حمایت جمهوری اسلامی ایران دریافت کرده بودیم.
ایران هیچگاه از حمایت از ما کوتاهی نکرده است. تمامی جهانیان بدانند هنگامی که ما با گروه های تروریستی می جنگیدیم آنکه در پشت سر ما ایستاده بود و ما را یاری می کرد و آن که امکان مبارزه با گروه های وهابی و تکفیری را برای ما فراهم آورد ایران بود که با حمایت سخاوتمندانه و بزرگوارانه خود از ما پشتیبانی کرد. مسلماً ایران نقش های دیگری در این موضوع داشت اما ما الان بدان نمی پردازیم و آن را به زمانی دیگر موکول می کنیم.
مساله چهارم این است که در راستای تکمیل آنچه در جرود عرسال انجام شد ما به دنبال آن هستیم افراد مسلح گردان های اهل الشام و همچنین خانواده های آوارگان سوری را که در مناطق وادی حمید و شهر الملاهی حضور دارند و تمایل دارند در چارچوب پرونده گردان های اهل الشام به خاک سوریه منتقل شوند عملیات انتقال شان را انجام دهیم ما این مساله را پیگیری می کنیم.
برادران ما می کوشند با هماهنگی طرف های ذی ربط سوری که پیشتر موافقت مبنایی خود را با این مساله اعلام کرده اند عملیات انتقال را در نزدیک ترین وقت ممکن به سر انجام برسانند و این افراد را به جایی که بر سر آن توافق صورت گیرد برسانند و آنها را بر مبنای تضمین های محلی و بدون حضور سازمان ملل متحد و صلیب سرخ بین المللی و این پیچیدگی هایی که برخی رقم می زنند در کمال امنیت و آرامش به محل مورد توافق برسانند.
نکته پنجم و آخرین نکته در عنوان اول بحث ما این است که در وضعیت کنونی منطقة حضور جبهه النصره پایان یافته است. ما هم اکنون در جرود عرسال حضور داریم. هر زمانی که فرماندهی ارتش لبنان بگوید ما حاضریم این منطقه را تحویل ارتش دهیم. ما بدون هیچگونه ملاحظه ای حاضر به تحویل این منطقه به ارتش هستیم و قصد باقی ماندن در این منطقه را نداریم و به دنبال درگیری با کسی در این منطقه نیستیم. من بر این نکته تاکید می کنم که عملیات جرود عرسال به خاطر اهالی عرسال و اهالی منطقه سریع انجام شد. هم اکنون اهالی عرسال می توانند به زندگی خود بازگردند و به امور باغ ها و مزارع کشاورزی خود بپردازند.
عنوان اول ما در اینجا پایان یافت، خلاصه عنوان اول این است که ما ماموریت بزرگی را با موفقیت به پایان رساندیم و به پیروزی میدانی و نظامی بزرگی دست یافتیم که این پیروزی نتایج مهم و پیشروانه ای را محقق کرد.
عنوان دوم درباره چیزی است که لبنان به سوی آن می رود. این مساله به بقیه ارتفاعاتی که داعش آن را در کنترل خود دارد مربوط می شود. افکار عمومی لبنان که با نبرد نخست ما همراهی کردند و با مرحله آتی نیز همراهی خواهند کرد باید از حقایق و اعداد و ارقام مربوط به این نبردها آگاه باشند.
اولاً داعش منطقه گسترده ای را به کنترل خود در آورده است که بخشی از این منطقه گسترده در خاک سوریه است و بخشی از آن در خاک لبنان واقع است. عناصر داعش در جرود القاع، جرود رأس بعلبک و دیگر مناطق حضور دارند. داعشی ها در منطقه ای با مساحت تقریبی 296 کیلومتر مربع حضور دارند. 141 کیلومتر مربع از این منطقه در خاک لبنان واقع است و 155 کیلومتر مربع آن در خاک سوریه واقع شده است.
مرزهای میان لبنان و سوریه کاملاً مشخص است و دو طرف به خوبی از این مرز آگاه هستند و اختلافی درباره آن وجود ندارد. منطقه ای که نیروهای داعش در آن حضور دارند به لحاظ طبیعی شبیه به جرود عرسال و فلیطه است. این منطقه، منطقه ای است که دارای ارتفاعات، دشت و مناطق صعب العبور است. چه در بخش لبنانی و چه در بخش سوری این منطقه چنانچه بخواهیم این منطقه را آزاد کنیم باید نیروهای ما به سمت ارتفاعات بالا بروند. به این معنا که بلندی ها و قله کوه ها در اختیار داعش است.
عملیات آزادسازی جرود رأس بعلبک و جرود القاع بوسیله ارتش لبنان انجام می گیرد و تمامی مقدمات این عملیات آغاز شده است. پیش از شروع عملیات بیرون راندن افراد مسلح جبهه النصره از جرود عرسال حزب الله در این زمینه به هماهنگی با سران سوری پرداخت در گفتگوهایی که صورت گرفت حزب الله و سران سوریه درباره پایان دادن به هرگونه حضور مسلحانه ای در این منطقه -یعنی پایان دادن به حضور جبهه النصره و داعش- تا پایان تابستان امسال با یکدیگر رایزنی کردند.
ما پاکسازی منطقه از وجود افراد مسلح جبهه النصره و داعش را در دو مرحله تقسیم کردیم. در مرحله نخست ما به حضور جبهه النصره پایان دادیم و در مرحله بعد ما به حضور داعش پایان خواهیم داد. اگر لبنان به صورت رسمی تصمیم بگیرد که ارتش لبنان دست به این مأموریت بزند، چنین تصمیمی خیلی هم خوب است و تحولی تاریخی و راهبردی محسوب می شود. اگر کسی تصور کند ما از این مساله ناخرسندیم، می گوییم به هیچ وجه اینگونه نیست.
اساساً ارتش لبنان توان انجام این عملیات را دارد، ارتش لبنان امکانات، تسلیحات و تجهیزات لازم برای انجام این عملیات را دارد و با فرماندهان، افسران و سربازان کارکشته ای که دارد می تواند به خوبی از پس این ماموریت بر آید. ارتش نیاز به کمک هیچ کس ندارد هرچند که برخی از رسانه ها از دریافت کمک های نظامی آمریکایی و غیرآمریکایی سخن می گویند اما نظر من این است که این اظهارات توهین به ارتش لبنان است.
اگر ارتش لبنان بخواهد صد و چهل و یک کیلومتر مربع از خاک لبنان را آزاد کند این ارتش بزرگ، شجاع و لایق تمامی لوازم دستیابی به پیروزی و موفقیت را در اختیار دارد. مطرح کردن دریافت کمک نظامی از آمریکا یک فاجعه است.
هیچگاه مشکل در نهاد نظامی یا نهاد امنیتی لبنان نبوده است بلکه نیروهای نهادهای نظامی و امنیتی لبنان برای ماموریت هایی که به آنها واگذار می شود افرادی شایسته و لایق هستند. مشکل لبنان در نهاد سیاسی است. به این صورت که مثلاً در خصوص همین عملیات جرود عرسال، دیروز (پنجشنبه)، وزیر کشور لبنان به سخنرانی پرداخت. باید از وی پرسید که چه کسی جلوی ارتش لبنان را گرفته است که دست به عملیات بزند. آیا ارتش لبنان توان انجام این عملیات را دارد؟ مسلماً توان آن را دارد.
ارتش لبنان که می تواند عملیات جرود بعلبک و جرود القاع را انجام دهد نمی تواند عملیات جرود عرسال را انجام دهد، مسلماً که می تواند. نمی شود بگوییم که ارتش لبنان الان برای انجام عملیات علیه گروه های تروریستی قدرت پیدا کرده است اما پیشتر چنین توانایی را نداشت بلکه ارتش از همان اول نیز قادر به این کار بود اما مشکل ما در تصمیمهای سیاسی و در نهاد سیاسی نهفته است.
وقتی علیه ارتش لبنان حمله صورت گرفت و تانک ها و دیگر ابزارهای لبنان هدف قرار گرفت و بهترین افسران و سربازان لبنان کشته شدند و تعدادی از نیروهای ارتش و نیروهای امنیت کشور اسیر شدند رئیس جمهور، رئیس پارلمان و نخست وزیر کجا بودند که این تصمیم را بگیرند که ارتش باید مسئولیت خود را پذیرا باشد. چه کسی جلوی آنها را گرفت، آیا ما جلوی آنها را گرفتیم. حزب الله جلوی آنها را گرفت.
به هر حال اگر روزی این تصمیم گرفته شود ما حاضریم از ارتش و از این تصمیم پشتیبانی کنیم. این حزب الله نیست که جلوی دفاع از کرامت ارتش و نیروهای امنیتی و بازگرداندن افسران و سربازان به منطقه را می گیرد، شما بروید ببینید که چه کسی با این مسأله مخالف است. آیا حزب الله جلوی این کار را گرفته است.
از تصمیم به جنگ و صلح سخن گفته می شود. یعنی شما تصمیم به جنگ گرفته اید و ما در این زمینه به رقابت با شما برخاسته ایم. یعنی شما تصمیم به آزادسازی سرزمینی اشغال شده گرفته اید و ما در این باره به رقابت با شما برخاسته ایم. آیا شما تصمیم به آزادسازی اسیران گرفته اید و ما با شما رقابت کرده ایم. آیا شما تصمیم به بیرون راندن تروریست هایی گرفته اید که سربازان و افسران شما و خانواده های تان را می کشند و ما مانع شما می شویم.